چکیده:
در این پژوهش، تئاتر از منظر حقوق آفرینشهای هنری و ادبی که شاخهای از حقوق مالکی تهای فکری است مورد بررسی قرارمی گیرد. تمرکز اصلی تحقیق بر نقش و جایگاه حقوقی کارگردان تئاتر است اما درباره طراحان و بازیگران نیز بحثهایی مطرح میشود. در حقوق آفرینشهای هنری و ادبی تحت دو عنوان از هنرمندان حمایت میشود: حقوق مولف و حقوق مجاور. سوال اصلی در این پژوهش این است که در هنر تئاتر چه اشخاصی دارای حقوق انحصاری مولف هستند و چه اشخاصی از حقوق مجاور بهره م یبرند. اهمیت این پرسش در این است که طبق نظر برخی حقوقدانان، در مقام تعارض حقوق مولف با حقوق مجاور، اولویت با حقوق مولف خواهد بود. برای تفهیم بیشتر موضوع، نقش کارگردان تئاتر به همراه طراحان و بازیگران در دو نظام حقوقی کپی رایت و نظام حق مولف بررسی شده است. نظر اصلی در این تحقیق این است که کارگردان تئاتر را باید دارای حقوق مولف دانست و حتی درمورد جایگاه حقوقی بازیگر هم با توجه به شیوههای نوین طراحی تمرین و فرآیند اجرا باید بازنگری کرد. هرچند که نظام حقوقی ایران در زمینه مالکیت فکری، نظام حق مولف است اما م یتوان از معیار «کپ یرایتبل» بودن که در نظام حقوقی آمریکا مطرح میشود، در این راستا بهره برد. در نهایت به تعریف سازما نهای مدیریت جمعی و کارایی آنها در سیستم تئاتری یک کشور پرداخته میشود. چنا نکه در آخر گفته میشود مسئله مهم درباره تئاتر این است که برای تعیین مولف باید به شیو ههای اجرا و مخصوصا روند تمرینها بسیار دقت شود؛ اینکه نقش افراد در شکلگیری روند اجرا چقدر بوده است. در حقوق و قوانین کنونی ایران حقوق مجاور شناخته نشده است. بنابراین اکثر مطالبی که در این بخش آورده میشود براساس مطالعات تطبیقی و بررسی لایحه و کنوانسیو نها و معاهدات مرتبط با این موضوع هستند.
This essay is based on intellectual property aspects of Theatre. Copy right and related rights is the main concern. The majore question is to what extend director and actors will enjoy the copy right. The purpose of this essay is to explore what is copyrightable in theatrical works and who will be the author. This paper will discuss will discuss the importance of protecting theatrical works by copy rights. It will show what is the definition of authorship in theatre and suggest some solutions for ownership in theatrical works in Iran. It seems that it is an issue for theatrical artists in Iran to exercise their copy right. It is suggested that to determine owner the difference between performances should be taken to consideration. In some cases, actors should be considered as more than a related right holder. In general, it should be considered that who made the most effort in order to create a performance and what is copyrightable in theatrical works.
خلاصه ماشینی:
نظر اصلی در این تحقیق این است که کارگردان تئاتر را باید دارای حقوق مؤلف دانست و حتی درمورد جایگاه حقوقی بازیگر هم با توجه به شیوههای نوین طراحی تمرین و فرآیند اجرا باید بازنگری کرد.
در میان سه گروه دارندگان حقوق مجاور (هنرمندان مجری، تولیدکنندگان فنوگرام و ویدئوگرام و سازمانهای پخش تلویزیونی) در این پژوهش تنها هنرمندان مجری مدنظرند هرچند که ممکن است تحت شرایطی دو گروه دیگر نیز به تئاتر ربط پیدا کنند اما به دلیل جلوگیری از خلط مبحث و در راستای تفهیم بهتر حقوق هنرمندان تئاتری از دیگر اشخاص چشم پوشی میشود.
درست است که در عمل و در عرف طبق قرارداد عمل میشود و این امر که کارگردان مؤلف است پذیرفته شده به نظر میرسد، اما در مطالعات حقوقی پژوهشهایی از این دست که صرفا جنبه نظری و تطبیقی دارند و در پی مناقشه و بحث درمورد حقوق افراد هستند به کرات انجام میشود و انتقادات و پیشنهاداتی که در این قبیل تحقیقها در رابطه با قوانین موجود مطرح میشود میتواند مورد استفاده پژوهشگران این عرصه و کسانی که قصد تغییر قوانین را دارند، قرارگیرد.
درمورد اعمال حقوق مادی در آثاری که سهم مؤلفین قابل اندازهگیری و تقسیم نباشد (مانند زمانی که دو نفر با هم یک اثر را کارگردانی میکنند) باید گفت: «درمورد این نوع اثر برخی قواعد مشترک است بویژه اینکه اثر مشترک در مالکیت مشترک مؤلفان است و اجرای حقوق آنها نیز بهطور مشترک صورت میگیرد...