چکیده:
عبدالرّحمان مشفقی بخارایی از شاعران قرن دهم هجری است که در گفتن انواع شعر سلیقۀ نیکو دارد. قصاید خوب و غزلهای مرغوب دارد و شهرت اهاجی کوبندهاش نیز با لطافت اشعار غنایی مطبوعش پهلو میزند. با این که در روزگار وی دانشهایی نظیر رمل و نجوم دیگر چندان مورد توجّه نبوده و با ظهور سبک هندی زبان شاعران نیز از اصطلاحات تخصّصی علمی دور و به زبان عامّۀ مردم نزدیک شده بود، مشفقی برای تصویرپردازیهای عاشقانه از مفاهیم نجومی بسیار استفاده کرده است. در شعر وی نه تنها به مفاهیم و واژههای نجومی متداول در میان اکثر شاعران مثل طالع و ستارۀ بخت و نام سیّارات سبعه برمیخوریم، مضامین و کلمات تخصّصیتر دانش نجوم همچون ذنب، قدر، قران، شرف، مفهوم دیدن ساعات سعد و نحس را نیز در خلال ابیاتش مشاهده میکنیم. با توجّه به نحوۀ استفادۀ وی از مفاهیم و واژههای نجومی و تصاویر هنرمندانهای که با بهکار گرفتن این مضامین در شعر خود خلق کرده، میتوان گفت که مشفقی با دانش نجوم تفسیری یا هیأت آشنایی کامل داشته و از مفاهیم آن برای بیان عواطف درونی خویش، بویژه در سوز و گدازهای عاشقانه به خوبی بهره برده است.
Abdurrahman Mushfeqi Bukharaei is one of the poets of the tenth century AH who was familiar with composing sonnets and odes and was proficient in satire. Although in his time, unlike the fifth, sixth and seventh centuries, when the use of concepts of various sciences and knowledge in poetry was common, knowledge such as astrolabe and astrology was no longer considered and the poetry was close to the general language of the people, but Mushfeqi used astrological concepts in his poems. In his poetry, we not only come across common astrological concepts and words among most poets such as astrology and fortune-telling and the names of the septet planets, but also the topics and words that specialize in astrological knowledge such as south node, predestination, conjunction, honor, the concept of seeing lucky and unlucky hours we also see during his verses.
خلاصه ماشینی:
با این که در روزگار وی دانشهایی نظیر رمل و نجوم دیگر چندان مورد توجّه نبوده و با ظهور سبک هندی زبان شاعران نیز از اصطلاحات تخصّصی علمی دور و به زبان عامّۀ مردم نزدیک شده بود، مشفقی برای تصویرپردازیهای عاشقانه از مفاهیم نجومی بسیار استفاده کرده است.
همچنین این بیت را میتوان گواهی بر قائل بودن مشفقی به نجوم و تأثیر سیّارات دانست: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در بیت زیر شاعر مُهر نامۀ حاوی خبر هجرت یارش را ستارۀ بخت سیاه خود خوانده است.
به نظر میرسد مشفقی بافه گیسوان یار را به خوشه گندمی که در دست صورت فلکی سنبله است، مانند کرده و ماه روی محبوب را در میان گیسوانش به قمر که در برج سنبله قرار بگیرد، تشبیه کرده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} شاعر همچنین در وصف مرکب ممدوح به زبان مبالغه کاکل پریشان توسن او را از بین برندۀ قدر و قیمت خوشۀ سنبله توصیف میکند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در بیت زیر هم به صورتهای فلکی جوزا و سنبله و هم به ماه و ثریّا (خوشه پروین) اشاره شده است.
هیأت هم به دومعناست و ایهام تناسب دارد: یکی خود دانش نجوم که در این بیت قریب به ذهن است و یکی به معنی ترکیب و اندام و شکل که بیشتر مد نظر شاعر است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 9.