چکیده:
یکی از موضوعات مهم و اساسی در مبانی تفسیر، نحوهی چیدمان و سازماندهی است. سازماندهی ایدهآل مبانی تفسیر بر اساس معارف الهی و بشری صورت میپذیرد و معارف بشری هم بر اساس دو نوع نحوه دریافت و سه قسم راه وصول شکل می-گیرد: 1-مبنای نقل: و 2- مبنای عقل. مبنای نقل شامل قرآن و سنت و مبنای عقل شامل گرایش استدلالی، ذوقی، علمی-تجربی و تاریخی-اجتماعی است. اصولی- فقهی، کلامی و فلسفی زیر مجموعه گرایش استدلالی و عرفانی و ادبی زیر مجموعه گرایش ذوقی به شمار میروند. این پژوهش با روش تحلیلی-انتقادی به ارزیابی دیدگاههای عمید زنجانی، عک، رومی، بابایی و رضایی اصفهانی روی آورده است. عمکلرد صاحبنظران فوق، نشان میدهد که دسته بندی و طبقه بندیهای ارائه شده با لغزشهایی همراه است و در این زمینه ناکارآمد است. ضعفهای آنان مربوط به کاستی در تعداد مبانی تفسیر، بیتوجهی به چینش صحیح، گنجاندن تفسیر به رأی و فهم شناسی در شمار سازماندهی، خلط حوزه معنایی موضوعات مختلف در سازماندهی، استفاده از شعبه های فرعی در جایگاه اصلی، تداخل انواع مبانی تفسیر، وجود ساختار مطلوب، بکارگیری استفاده انحصاری، عدم تمایز میان انواع مبانی تفسیر و انواع تفسیر است.
Exegesis fundamentals is consider as one of exegetics topics and one of the basic topics in exegesis fundamentals is the way of arranging and organization. The comprehensive and ideal of exegesis fundamentals is done based on Devine sciences and humane sciences. Humane sciences are shaped based on two ways of reception and three ways of reaching. That in short consists of, 1. Quotation basis, 2. Reason basis. Quotation basis consists of Quran and Sunnah and reason basis consists of reasoning, taste scientific-experimental and historical-social approaches. Principles–jurisprudence, theological and philosophical are considered under the reasoning approach and mystic and literary under the tasting approach. This study evaluates opinions of Amid Zanjani, Ack, Roumi, Babaei, and Rezaei esfahani via the analytical-critical method .This research by investigating the performance of five intellectuals concluded that the presented classifications have some mistakes and defects. These defects are as blew insufficiency in the number of exegesis fundamentals, inattention toward the correct arrangement, incorporating the interpretation evaluation and hermeneutics into the organization integrating semantic domains of various issues into the organization, putting subordinate branches in the types principal position, intermixture of the different types of exegesis fundamentals.
خلاصه ماشینی:
بدین رو، تفسیر شناسی علمی است که در آن دانش تفسیر موضوع پژوهش است و موضوعاتی از قبیل تعریف تفسیر، تاریخ تفسیر، انواع تفسیر، مبانی و گرایشهای تفسیر، مراحل تفسیر، اصول و قواعد تفسیر، مورد مداقه قرار میگیرد.
گاهی از آن، با نام فلسفه علم تفسیر یاد شده، گاهی نام روششناسی بر آن گذاشته شده (کتاب روش شناسی تفسیر قرآن عمید زنجانی )، در پارهای از موارد از تعبیر منطق تفسیر (نک: منطق تفسیر رضایی اصفهانی) استفاده شده و گاهی نیز با عنوان تفسیر پژوهی (مانند پژوهش در تفسیر پژوهی سید هدایت جلیلی) معرفی شدهاست.
از میان تمامی کتبی که در زمینه مبانی تفسیر نوشته شده، عملکرد مهمترین و شاخصترین صاحبنظران، همچون عمید زنجانی، عک، رومی، بابایی و رضایی اصفهانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته؛ چرا که هر کدام از مؤلفان فوق تلاش نمودهاند مدلی در این زمینه ارائه دهند.
منظور وی این است گرایشها ذیل یکی از انواع تفسیر یعنی تفسیر نقلی و اجتهادی قرار میگیرد؛ چون در غیر این صورت معنا نمیدهد و حتی صحیح نیست که مثلا گرایش عرفانی را ذیل مبنای قرآن قرار داد.
عمید چیدمان خود را بر اساس استفاده درست و غلط (انحصاری) پیش برده، در حالی که سازماندهی مبانی تفسیر ربطی به نحوۀ استفاده ندارد و دخالت دادن نحوۀ استفاده در تقسیمبندی، خلط نمودن این دو مرحله در یکدیگر است.
خالد عک نیز تعبیر روش را برای سازماندهی مبانی تفسیر مورد نظر خود برگزیده است (ر.
نحوۀ استفاده درست و انحصاری که یکی از مراحل مبانی تفسیر است در مرحله سازماندهی گنجانده شده و مرز میان این دو مرحله به طور دقیق توسط مؤلفان تفکیک نشدهاست.