چکیده:
یشت نوزدهم اوستا ، زامیاد یشت ، که به کیان یشت نیز شهرت دارد مهمترین سند در پژوهشهای قوم شناسی و مقوله« بنیاد جغرافیایی تاریخ ایران » محسوب میشود . براساس این یشت آغاز شهریاری کیانیان ( کیقباد ، کیکاووس ، کیخسرو ، کیلهراسب ، کیگشتاسب ) و حکومت موفق آنان با کنار رودخانههایی که به هیرمند منتهی میشود و دریاچهی کیانسیه (هامون ) را در سیستان تشکیل میدهند ، پیوند دارد . قراین دیگری نظیر حضور زرتشت در دورة کی گشتاسب در ایران خاوری ( در بلخ ) و قرابت زبان گاثههای اوستا با لهجة شمال شرقی و نیز استقرار شاهان کیانی از جمله کیکاووس و کی لهراسب در بلخ بنا بر روایات مورخان دورة اسلامی و شاهنامة فردوسی، همچنین ساخت بناهایی نظیر گنگ دژ در توران زمین توسط سیاوش و نیز بنای آتشکده کرکویه در سیستان توسط کیخسرو شواهدی در تاَیید این عقیده است که محیط استعمال واژة « کی » ، یعنی قلمرو حکومت کیانیان از دورترین نقاط شمال شرقی تا جنوب شرقی در سیستان بوده است .
Zamyad Yast, aka Kayan Yast, as the nineteenth Yast of Avesta is considered the most important document in the ethnographic researches of the geographical foundation of the history of Iran. According to this Yast, the kingdom of the Kayanian kings (Kay Ghobad, Kay Kavus, Kay Kosrow, Kay Lohrasb, and Kay Gostasp) and their successful sovereignty is bound to the river banks leading to Hirmand River and running to Kiansiyeh (Hamoon) in Sistan. Other evidences – such as Zoroaster’s living during Kay Gostasp’s sovereignty in eastern Persia (or Balkh) and certain congruity between the Gash and the northeasterners’ language, as well as the establishment of Kayanian kings (Kay Kavus, Kiani Kings and Kay Lohrasb) in Balkh according to Islamic period historians and stories of Shahnameh, traditions and monuments like the Gang Dezh in Turan built by Siavash, and the fireplace building at Sistan by Kay Kosrow – attest that the geographical borders wherein the word Kay – relating to the territory for the kingdom of Kayanian – was used stretches from the farthest parts of the northeast to the southeast of Sistan.
خلاصه ماشینی:
براســاس اين يشت آغاز شهرياري کيانيان ( کيقباد، کيکاووس ، کيخسرو، کي لهراسب ، کي گشتاسب ) و حکومت موفق آنان با کنار رودخانه هايي که به هيرمند منتهي مي شــود و درياچه ي کيانســيه (هامون ) را در سيستان تشکيل مي دهند، پيوند دارد.
قراين ديگري نظير حضور زرتشــت در دوره ي کي گشتاســب در ايران خاوري ( در بلخ ) و قرابت زبان گاثه هاي اوســتا با لهجه ي شــمال شرقي و نيز استقرار شاهان کياني از جمله کيکاووس و کي لهراســب در بلخ بنا بر روايات مورخان دوره ي اســلامي و شاهنامه ي فردوسي ، همچنين ساخت بناهايي نظير گنگ دژ در توران زمين توســط ســياوش و نيز بناي آتشکده کرکويه در سيستان توسط کيخســرو شواهدي در تاييد اين عقيده است که محيط استعمال واژه ي « کي »، يعني قلمرو حکومت کيانيان از دورترين نقاط شمال شرقي تا جنوب شرقي در سيستان بوده است .
(يشت ها، ١٣٧٧: ج ٢، ٣٤٤-٣٤٥) محــدوده ي جغرافيايي آغــاز دوره ي کياني بدين صورت بــا رودخانه هايي که به هيرمند منتهي مي شــود يعني سيستان بزرگ قديم پيوند دارد؛ هم چنين دوران پادشاهي گشتاســب و برادرش زرير نيز در اوســتا با رود «دايتيا»٨ و درياچه ي «فرزدانو»٩ مرتبط 1 - Hua ̅spa ̅ 2 - X^warenanghaiti 3 - U ̅s ̆tavaiti 4 - U ̅rvada ̅ 5 - Erezi 6 - Zarenumaiti 7 - Xoaspa 8 - Da ̅ytiya ̅ 9 - Frazda ̅nava اســت .