چکیده:
عصر مشروطه از دوره های متفاوت در تاریخ ایران است که در آن تمام جنبه های زندگی دستخوش تغییر گردید و به تبع آن شعر نیز دگرگون شد و نگاه شاعران این دوره با نگاه شاعران دوره های پیشین تفاوت کلی پیدا کرد. در این عصر همه چیز در خدمت اجتماع قرار گرفت حتی شعر. بزرگترین شاعران این دوره کسانی هستند که در متن اجتماع و حوادث اجتماعی قرار دارند و نسبت به آنها عکس العمل نشان می دهند؛ از این رو شعر این دوره شعری است صریح و شفاف با حاکمیّت اندیشه، امّا رگه هایی از احساس نیز در آنها می توان یافت که هرچند نمی توان شعر غنایی به معنای واقعی کلمه به حساب آورد، امّا نمی توان بار عاطفی و گاه زبان نسبتاً غنایی آنها را نیز نادیده گرفت. گاه شاعران تلاش می کنند در اثنای انتقال اندیشه، بار عاطفی شعرشان را نیز تقویت کنند؛ بنابراین موضوعات اجتماعی با زبانی تقریبا غنایی مطرح می شود که در چنین حالتی نوعی گره خوردگی غنایی ـ اجتماعی در اشعارشان به وجود می آید؛ هرچند که این گره خوردگی کمرنگ باشد. این نوع تلفیق شعر غنایی و اجتماعی در شعر عارف، فرّخی، عشقی، بهار و دیگرشاعرانِ این عصر وجود دارد البتّه با شدّت و ضعف نابرابر. شعر محمّد تقی بهار به عنوان یکی از بزرگان ادبیّات فارسی از این نظر قابل بحث و بررسی است؛ چراکه در این دوره ، هیچ شاعری به اندازۀ وی با شعر کلاسیک فارسی آشنا نیست و از سیاسی ترین شاعران این دوره است.
The constitutional period is a distinct period in Iran’s history, in which all aspects of Iranians lives has transformed and as a result the verse and literature encountered a great change by the change in point of view of poets of this period in comparison to former poets. In this period everything even the poetry serve the society. The greatest poets of this period are those who were in the middle of the society and the social events and react them; So this periods verse is explicit, clear, and thought governed, however streaks of feeling is accessible in these works but they cannot be classified in lyric poetry but this doesn’t underestimate the emotional aspect and semi-lyrical language of these works. Sometimes, the Constitutional poets try to support their works emotional and logical sides simultaneously; therefor the social matters present with a semi-lyrical language that cause a kind of Socio- lyrical integration in their works; however it’s a slight integration. This kind of socio-lyrical integration is observable in Aref`s, Farrokhi`s, Eshghi`s, Bahar`s, etc poetry with an unequal severity and weakness, Mohammad Taghi Bahar`s poetry as an authority in Persian verse in this respect is worthy to consider and investigate; because in this period no other poet is familiar with Persian classic poetry and in other hand he is the most political poet of constitutional period.
خلاصه ماشینی:
گره خوردگی عناصر غنایی و اجتماعی در شعر بهار رقیه رجبی قاضیکندی 1 عبدالناصر نظريانی2 علیرضا مظفری3 چكيده عصر مشروطه از دورههای متفاوت در تاریخ ایران است که در آن تمام جنبههای زندگی دستخوش تغییر گردید و به تبع آن شعر نیز دگرگون شد و نگاه شاعران این دوره با نگاه شاعران دورههای پیشین تفاوت کلی پیدا کرد.
مضامین و موضوعات دیوان شعر بهار بسیار متنوّع است، اما سهم عمدۀ آن مربوط به اشعار سیاسی و اجتماعی است؛ با وجود این اشعار عاشقانه و غنایی هم در شعر او به چشم می خورد که به صورت گذرا به آنها اشاره میشود: 1.
اکثر اشعار انتقادی بهار در قالب مسمط ترکیب یا مربع ترکیب یا مسمط ترجیع سروده شده، گاه تعلیمی هستند؛ چون نوعی آگاه سازی و تعلیم در خود دارند و زمانی که انتقادی را مطرح میکنند که مربوط به مشکلات مردم عصر است در کنار آگاه سازی با حس همدردی و حسرت و گاه عصبانیت شاعر آمیخته میشوند در این صورت جزو اشعار اجتماعی- غنایی محسوب میشوند؛ مثل: نو بهارا!
نوتر جلوه میکند اما از بار غنایی آنها کاسته میشود و اشعار حالت رئالیستی به خود میگیرد و به شعار نزدیک میشود، در حالی که اگر آن شعر را در قالب قصیده بسراید، با این که زبان قدری کهن تر می شود ولی در عوض از اصطلاحات، کنایات و تشبیهات نیز استفاده میکند و به شعری سیاسی یا سیاسی- اجتماعی حال و هوای غنایی میبخشد.