چکیده:
اجزای صور خیال بهخصوص مشبهٌبه و مستعارٌمنه با ظرفیت وسیع و نامحدود واژگانی، معنایی، هنری و ادبی، نقشی کلیدی در ساختار تشبیه و استعاره دارند؛ امّا آیا این عناصر گنجایش آن را دارند که بار موضوع یک سروده را بر دوش بکشند؟ پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی و چرایی گزینش اجزای صور خیال را در شعر فارسی در ارتباط با حوزۀ موضوعی آنها، با روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی- توصیفی و شیوۀ متنپژوهی بررسی کند. یافتهها نشان میدهد علاوه بر ابعاد زیباییشناسانه، حماسی، غنایی، عرفانی و تعلیمی بودنِ موضوع اشعار، در انتخاب اجزای صور خیال سهم چشمگیری دارد. لازم به ذکر است در زمینۀ تناسباتِ اجزای صور خیال و موضوع اشعار، بسامد فراوان کاربردها مدّ نظر است.
The components of the imagination, especially the Moshabbahonbeh and the Mostaaronmenh, with a vast and unlimited capacity for lexical, semantic, artistic, and literary, play a key role in the structure of the Simile and Metaphor? The present study seeks to investigate how and why elements of imagination are selected in Persian poetry in relation to their subject area,with using qualitative research, analytical-descriptive method, and textual research method. The findings show that in addition to the aesthetic Dimensions , Epice, Lyrice, Mystical and educational of the subject of poetry, it has a significant role in the selection of the imaginary components. It should be noted that in the context of the imagination and the subject matter of the poems, the frequency of applications is often considered.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش اين سؤال مطرح است : آيا نوع حماسي، غنايي، عرفاني و تعليمي بودن شعر در انتخاب اجزاي صور خيال تأثير دارد؟ در بررسي اشعار فارسي در بحث ارتباط مشبه به و مستعارمنه و موضوع اشعار، دو نکته شايان توجه است : از سويي مشبه و مستعارله چگونه عناصري هستند؟ يک مبارز و پهلوان يا آلات و ابزار جنگي او؟ معشوق و محبوب يا زلف و روي او؟ يک اصل عرفاني يا پديده اي از طبيعت ؟ يک خصلت اخلاقي يا يک نيروي دروني؟ از سوي ديگر، اين مؤلفه در چه متني قرار گرفته است ؛ حماسي، غنايي، عرفاني يا تعليمي؟ پيشينۀ پژوهش در پيشينۀ اين پژوهش بايد گفت پژوهندگان در مطالعات خود اشارات کوتاهي به اين مسأله کرده اند: پارساپور (١٣٨٣: ٥٣) در مقايسۀ زبان حماسي و غنايي، نقش و تأثير تشبيه را در يک منظومۀ حماسي يا غنايي، فضاسازي دانسته و معتقد است : شاعر با انتخاب مشبه به هاي متناسب ، زمينۀ لازم را براي بيان مؤثر و هنرمندانۀ داستان فراهم ميکند.