چکیده:
هر زبانی در بافت فرهنگی خاص شکل میگیرد، به همین سبب میتوان در آثار ادبی، گفتمان فرهنگی و خصوصا ایدئولوژیک آن جامعه را نشانهیابی کرد و بدین وسیله تحولات فرهنگی حاکم بر نسلهای گوناگون و حتی ژانرهای گوناگون ادبی را مورد بررسی قرار داد که چنین بررسیای در حیطۀ سبک شناسی و از مقولۀ تحلیل گفتمان قرار میگیرد. داستان امیرارسلان نامدار که از جمله رمانسهای عامیانهی پر مخاطب زبان فارسی است، نه تنها چون هر متن ادبی دیگری تهی از نگرشهای ایدئولوژیک نیست بلکه اهمّیّت این اثر و یافتههای این پژوهش آن است که در شرایط تاریخی خاص عصر قاجار، گفتمان زبان، قدرت و ایدئولوژی را به خوبی تبیین میکند؛ در این بررسی به لایههای ایدئولوژیک(واژگان) و پس زمینههای اجتماعی و تاریخی آن پرداخته شده و این که این داستان ظاهرا عاشقانه، چگونه مباحث فرهنگی و ایدئولوژیک را بازتاب میدهد. حاصل پژوهش بیانگر آن است که داستان امیر ارسلان علی رغم ساختار رمانس واره بودن با رویکرد ایدئولوژیک دینی- ملّی، جهت تبیین تفوق اسلام بر کفر و با نظرگاه شیعی تدوین شده است و از ژانری تاریخی در گذر ایّام به ژانری عاشقانه-داستانی تبدیل شده است، تا با این ساختار و با تکیه بر حافظۀ جمعی تودهها تاثیر حداکثری را بتواند براقشار مختلف جامعه بگذارد.
Each language is formed in a specific cultural context. This enables the literary works to point out the cultural discourse, and especially the ideology of a society. Thereby the effect of cultural transformations of various generations and even different literary genres can be studied. The study lies in the field of stylistics and it is from the category of discourse analysis. The story of the Amir Arsalan is one of the most popular folk-romantic novels of Persian language. Like any other literary text, the story is not devoid of ideological views, and it well describes the language discourse, power and ideology of a certain era. Through exploration of the ideological layers and their social and historical backgrounds, this study suggests how this seemingly romantic story reflects cultural and ideological clues. The result of the research shows that the story of Amir Arsalan, despite the structure of romance, has been drafted with a religious-national ideological approach to explain the supremacy of Islam (Shi'i) to disbelief .The story has changed from a historical genre to romance-fiction genre over the course of time. It is this structure and reliance on the collective memory of the people, that enables the story to have a high impact on the society
خلاصه ماشینی:
ک: بهرامپور، ١٣٨٩: ٢٤ ) روايت ها و برداشت هاي متعددي با رويکردهاي گوناگون از «گفتمان » در دست است که از ان جمله تعريف ساختارگرايان و پساساختارگرايان است که تحت تاثير فوکو و بر اساس آن ، گفتمان در زبان به تحليل نظام هاي ايدئولوژيک ميپردازد و سارا ميلز ميگويد: تحليل انتقادي گفتمان چهار عنصر قدرت ، جهان بيني، زبان و ايدئولوژي را به بحث ميگذارد و فرگلاف که نظريه اش از شهرت و مقبوليت بيشتري برخورداراست گفتمان را در سه سطح توصيف ، تفسيرو تبيين بررسي کرده است ، وي گفتمان را کنش اجتماعي ميداند و بر اين اعتقاد است که «واژه پردازيهاي بديل زاييدة مواضع ايدئولوژيک گونه گون اند» (فرکلاف ،١٣٧٩: ٣٨) بدين ترتيب ديگر زبان نه تنها حيطۀ فردگرايانه ندارد بلکه در ارتباط با مخاطب و موقعيت توليد متن دستخوش دگرگوني ميشود و مطالعات و پژوهش هاي فرامتني و موقعيتي و جامعه شناسانه به يکي ازمباحث مهم سبک شناسي که تحليل ايدئولوژي است سوق داده ميشود.
از اينها گذشته امير ارسلان مسلمان است و دختر تو عيسوي است ، وقتي خواستي ملکه را به اوبدهي او فرنگي ميشود يا اين مسلمان !؟»(همان : ١١٧) رد پاي تاکيد بر مسلماني در برابر کفر و گروه بندي ايدئولوژيک را ميتوان در تک تک حوادث داستاني پيجويي کرد: آصف از مسلماني وزير ميگويد (ر.