چکیده:
با به قدر ت رسیدن صفویه؛ ایران پس از قرنها از یوغ حکومت بیگانگان بدر آمد. با اعلام رسمی مذهب شــعیه به عنوان دین رسمی کشور جغرافیای جهان اسلام به هم خورد و دردل سرزمینهای اسلامی کشوری با نژاد ایرانی و مذهب تشیع قد علم کرد. شاه اسماعیل به عنوان پایه گذار این حکومت جهت نشر و انتشار شیعه در کشور وطرح و تبین قوانین و مقررات تازه ای که منطبق بر فقاهت شــعیه امامیه باشــد. از علما و متفکران شــیعی دعوت به عمل آورد. ایران پایگاه امن و محل گســترش شــیعه در جهان گردید. دولت صفوی ســنگ بنا؛ سیاســت و مذهب را بنیان نهاد. مناصب حکومتی و سیاسی خاص علماء وســادات در دربار؛ رابطه تنگاتنگی رابین حکومــت وو طبقه روحانیت موجب گردید.. علماء که اکثرا از ســادات و دارای منزلت اجتماعی بودند؛ دارای مناصبی چون صدر؛ شیخ الاسلام؛ ملا باشی قاضی؛ کلانتر؛ ونقیب گردیدند بعضی از این مناصب خاص سادات بود. تدوین قوانین ومقرارت جامعه طبقاتی صفویه؛ برای شهروندان (در آن زمان همه کســانی که در ایران زندگی می کردند رعیت شاه محسوب می شدند.) با فتوا نوشته می شد. علماء تدوین گران حقوق مردم و ناظر بر اجراء احکام صادر ه بودند که از تولد تا پایان مرگ را در بر گرفت بدین ترتیب علما با حقوق شهروندی مردم ارتباطی مستقیم داشتند و در برابر قدرت مطلقه می توانستند مدافعان حقوق رعیت باشند. اعلام ســیادت صفویه و علائق مذهبی آنان؛ و ازسویی علاقه وتائید حکومت از سوی بســیاری از علماء ودادن مشــروعیت مذهبی به صفویان؛ طبقه رو حانیت و حکومت را آنقدر به هم نزدیک کرد که گویی نیمی از درخت حکومت مقتدر صفویه می باشند. علماء از ارکان مهم فرهنگی واقتصادی دولت بودند.به طوری که در بعضی از ادوار قدرت نفوذ علماء بر شاه از همه لشکریان و درباریان دیگر بیشتر می گردید.تعداد علماء ایکه در این عصر به مناصب حکومتی وارد نشــدند انگشت شمار میباشد. این پژوهش برآن است با بیان مناصب حکومتی واداری که خاص علماءو سادات بوده است. ارتباط این طبقه را با حقوق شهروندی به تصویر بکشد.
خلاصه ماشینی:
ايران صفويه نياز به 405 قوانين شــهروندي جديدي داشت که منطبق بر مذهب شــعيه باشد و تدوين گران اين قوانين فقييان شعيه بودند که در بسياري از مواقع نياز به اجرا قوانين نيز به عهده خود فقيه بود ســادات به عنوان فرزندان و نوادگان پيامبر در کسب علوم مذهب هميشه پيش قدم بودند وبسياري از علما خود از سادات بودند.
اين حرکت آنچنان فر اگير شد که توانســت به پيروزي شاه اسماعيل منجر شود و خاندان صفويه بتواند سياست و مذهب را به موازات هم به قدرت برساند و البته از تصوف به مذهب برسند"اعلام رسمي مذهب شــيعه علاوه بر قزلباان شعيان ايران نيز ازادي عمل براي اجراي فريضه هاي مذهبي خود به دســت آوردند "(پارسا دوست شاه اسماعيل ص ٦٧٩) با اين نو اوري و تغيير مذهب حکومت ؛ براي جلو گيري از دچار سردرگمي و بي نظمي اجتماع نياز به قوانين و مقرات جديد بود.
در دوره شاه طهماسب اين حضور گسترده تر و چشم گيرتر مي باشدنحوه حکومت در آن زمالن سلطنتي بوده و ســخن شاه قانون کلي مملکت محسوب ميشد اما خواست خود شاه ؛ همراه با احترام به 407 سيادت و فقاهت از سوي شاهان صفوي موجب گرديد تا فتوا علما به صور ت اجماع و يا ســخن صدر به عنوان بزرگترين عالم ؛ براي مردم يا همان رعيت و جامعه قانون گردد.
اين مقام را براي اولين بار سلطان حسين صفوي به علامه مجلسي داد (محمد دبير سياقي ، تذکــرة الملوک ، ترجمه رجب نيا و ميرزا رفيعا، دســتورالملوک ) و اين منصب در واقع جايگزين منصب صدر که بالاترين مقــام روحاني در عصر صفويه بود، گرديد.