چکیده:
مفهوم معرفت و چگونگی کسب آن در متون صوفیه مسئله ای مورد توجه و جزء اولویتهای فکری نویسندگان و مشایخ تصوف بوده است. از سوی دیگر بارزترین وجه رفتاری بزرگان صوفیه مقولۀ کرامت است که در نظر جامعۀ هر عصر بهعنوان محکی برای سنجش جایگاه اولیاء قلمداد شده است. این پژوهش قصد دارد به این دو پرسش پاسخ دهد: معرفت از نظر شیخ جام چیست ؟ و چه ارتباطی میان معرفت مورد نظر شیخ جام و کرامات وی وجود دارد؟ که برای نیل به آن ابتدا به ارزش و تعریف معرفت در کتب صوفیه خواهیم پرداخت و پس از آن به تعریف این مفهوم در مکتوبات شیخ جام و تبیین ویژگی علم و معرفت در آثارش اشاره میکنیم. با استناد به نوشتههای شیخ جام روشن میشود که او معرفت را کیمیایی میداند که تحول ماهوی عارف را در پی دارد و دستیابی به معرفت، مقارن با توانایی تصرف در جوهر اشیاء است. در ادامه به اهمیت «قلب جوهر» در مقامات و نوشت ههای او و ارتباط آن با اندیشه های کرامیه خواهیم پرداخت. پس از این سه مقدمه، به تحلیل کرامات شگفت آور شیخ جام براساس نظام معرفتشناسی خاص او پرداخته، روایت اینگونه کرامات را فراتر از نیّت جعل و سندسازی، در حوزۀ تقابلهای گفتمانی معنا خواهیم کرد.
The concept of episteme and the means of achieving it in Sufi texts and writings have always been among the important thinking priorities of Sufi writers and luminaries. Furthermore, the issue of supernatural wonders or miraculous acts performed by Sufi spiritual masters (Karamat) is regarded as one of the most evident aspects of their manners and has come to be known as a true test and criterion for assessing the spiritual status of the saintly people. This research aims to answer these two questions: What is knowledge/episteme in Sheikh-e Jam’s view? And what is the connection between Sheikh Ahmad-e Jam's distinguishing supernatural wonders, i.e. transformation of the essence (qalb-e jowhar), and the definition of epistemology in his school of thought? To that aim, first, the status and definition of epistemology in the texts of Sufism are examined and then, the definition of the same concept in Sheikh-e Jam's writings and the features of knowledge and episteme in his works are explicated. Based on his writings, we can safely assume that Sheikh-e Jam thinks of knowledge as the elixir (as in alchemy) which leads to the transformation of the mystic's nature; he is also of the belief that achieving this knowledge coincides with gaining a special power to interfere with the essence of the objects. Then, the significance of the “transformation of the essence” in Sheikh-e Jam's writings and its connection with the doctrines of Karamiyya Islamic sect will be investigated. After these three introductions, the connection between the miraculous acts of Sheikh-e Jam and his specific epistemological stance will be illuminated. In view of that, the logic of narrating such spiritual feats will make sense in the field of contrastive discourse, beyond that of forgery and fabrication.
خلاصه ماشینی:
يکي از اصلي ترين مفاهيم تصوف ، «معرفـت » اسـت کـه دغدغـۀ اصـلي و هـدف غـايي بسياري از صوفيه بوده است ، بنـابراين در ايـن پـژوهش بـه تعريـف مفهـوم معرفـت از نظـر متصوفه خواهيم پرداخت تا ضمن روشن شدن مفهوم آن ، اختلاف نظر شيخ جام با نظـرات هم مسلکان او عيان شود.
اين نوشته به دنبال پاسخ به دو پرسش اصلي اسـت : نخـست آنکـه معرفـت از نظـر شــيخ جـام چيـست و چــه آثـاري در پـي دارد؟ دوم آنکــه نقـل کرامــات شگفت انگيز براي شيخ جام از کجا نشأت گرفته و چه ارتباطي با نظريۀ معرفتي او دارد؟ در ايـن پـژوهش بـا روش کتابخانـه اي و تحليلـي -توصـيفي بـه گـردآوري گـزاره هـاي معرفت شناسانۀ صوفيان مي پردازيم و با بيان نظرات احمد ژنده پيل در اين حوزه ، تمايز او را از همعصرانش نشان مي دهيم .
٢- پيشينة پژوهش از ميان کتاب هاي تأليف شده ، در کنار مکتوبات مصحح شيخ جـام و پـژوهش هـاي مفـصل علي فاضل دربارٔە احمد جام که تلاش هايش بستر تحقيقات بعدي را فراهم کرد، لازم است از تصحيح آثار شيخ جام بـه دسـت نـصيري جـامي و تـصحيح مقامـات ژنـده پيـل از مؤيـد سنندجي ياد کنيم .
در مورد مقامات ژنـدپيـل نيـز تقريبـا همـۀ نويـسندگان بـا پيش فرض جعلي بودن و مبالغه در قدرت تصرف شيخ ، کرامات منقول را در تقابل با ديگـر مشايخ صوفيه (ازجمله ابوسعيد ابوالخير) دانسته و آن را به مثابه ابزاري براي برجسته کـردن شخصيت احمد جام تفـسير کـرده انـد؛ درحـالي کـه هـستۀ اوليـه و عنـصر فعـال کننـدٔە ايـن کرامات ، ريشه در نظام معرفت شناسي شيخ جـام دارد و در تقابـل بـا گفتمـان هـاي معرفتـي عصر وي است .