چکیده:
دانشبنیان شدن یک سازمان و تبدیل آن به سازمانی دانشی، بهطور عمیق به جنبههای مختلف آن بستگی دارد بهگونهای که اگر بسترها و زیرساختهای اولیه آن فراهم نشود، هر نوع تلاش در آن به مشکل مواجه خواهد شد. ازاینرو پیش از هر تصمیم دراینباره، تغییر و توسعه و تحول علم و فنآوری باید مدنظر قرار گیرد. در کنار آن موضوع سرمایههای سازمانی و استفاده از ظرفیتهایی که این موضوع در اختیار قرار میدهد نیز اهمیت ویژه برخوردار است. بر این اساس، در این پژوهش تأثیر دو متغیر «توسعه و تحول علم و فنآوری» و «سرمایه فکری سازمان» بر دانش-بنیان شدن یک سازمان بررسیشده است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و نمونه پژوهش، 54 نفر از متخصصان میباشد ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. برای گردآوری اطلاعات و داده نخست با استفاده از روش کتابخانهای، مبانی نظری و پیشینه بررسی و مؤلفههای مؤثر «توسعه و تحول علم و فنآوری» و «سرمایه فکری» بر دانشبنیان شدن سازمان شناساییشده است. در مرحله دوم، با بهرهگیری از روش خبرگی، درباره مؤلفههای شناساییشده و سایر مؤلفههای احتمالی موجود نظرخواهی و درنهایت مؤلفهها نهایی شده است. برای طراحی مدل و آزمون فرضیات نیز از روش تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری استفادهشده است. طبق یافتههای پژوهش، هم تأثیر مؤلفههای «توسعه و تحول علم و فنآوری» و «سرمایه سازمانی» و هم مؤلفههای فرعی آنها بر دانشبنیان شدن تائید شده است. در انتها نیز پیشنهادهایی بهمنظور بهبود وضع موجود ارائهشده است.
The foundation of an organization and its transformation into a knowledge organization are deeply dependent on its various aspects so that, if it is not provided with its basic infrastructure and infrastructure, any attempt at it will fail. Therefore, before any decision is made, the development of science and technology must be considered. Alongside that is the issue of organizational capital and the capacity utilization it provides. Accordingly, this study investigates the effect of two variables: "Development and Transformation of Science and Technology" and "Intellectual Capital" on the knowledge-base of an organization. The research method is descriptive survey and the sample is 54 experts. In order to gather information and data first, using the library method, the theoretical foundations and background have been studied and the effective components of "development and evolution of science and technology" and "intellectual capital" on the organization's knowledge base have been identified. In the second stage, using the expert method, the identified and other potential components of the survey are surveyed and finally the components are finalized. Factor analysis and structural equation modeling have also been used to design the model and test the hypotheses. According to the research findings, both the impacts of "development and evolution of science and technology" and "organizational capital" and their sub-components on knowledge creation have been confirmed. Finally, suggestions have been made to improve the status quo.
خلاصه ماشینی:
براي گردآوري داده نخست با استفاده از روش کتابخانه اي، مباني نظري و پيشينه بررسي و مؤلفه هاي مؤثر «توسعه و تحول علم و فناوري» و «سرمايه فکري» بر دانش بنيان شدن سازمان شناساييشده است .
بر اين اساس در اين پژوهش موضوع توسعه و تحول علم و فناوري و اهميت نقش سرمايه هاي سازماني در تبديل شدن يک سازمان به سازماني دانش بنيان مدنظر قرارگرفته است .
1 Robert Kaše, Jaap Paauwe and Nada Zupan 49 ٣.
اين پرسشنامه حاوي ٥٦ سؤال براي مؤلفه هاي اهداف و چشم انداز، ساختار سازماني ، رهبري و فرهنگ سازمان (ارزش ها، باورها و رفتارها) براي توسعه و تحول علم و فناوري و سرمايه اجتماعي ، انساني و ساختاري براي سرمايه فکري و ١٠ سؤال مستقل نيز براي دانش بنياني است .
اين اثر به لحاظ آماري قابل توجه بوده و نشان ميدهد دانش بنيان شدن يک سازمان تحت تأثير مؤلفه هاي توسعه و تحول علم و فن آوري يعني اهداف و چشم انداز، فرهنگ سازماني، رهبري سازمان و ساختار سازماني است .
ابزار گردآوري داده پرسشنامه محقق ساخته است و براي گردآوري اطلاعات و داده نخست با استفاده از روش کتابخانه اي، مباني نظري و پيشينه بررسي و مؤلفه هاي مؤثر «توسعه و تحول علم و فناوري » و «سرمايه فکري » بر دانش بنيان شدن سازمان شناسايي شد.
اين پژوهش نشان داد که دو مؤلفه تحول علم و فناوري و توسعه آن و نيز سرمايه فکري تأثير معنيداري در دانش بنيان شدن يک سازمان به شمار ميآيد.