چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی شایستگی اجتماعی کودکان بر اساس متغیرهای خودکارآمدی اجتماعی و شیوههای فرزندپروری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی، همبستگی و جامعه آماری متشکل از دانش آموزان پسر کلاسهای چهارم و پنجم مقطع دبستان مدارس منطقه 6 تهران به تعداد 810 نفر و نمونه تعداد 240 نفر بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. .به منظور گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه سبکهای فرزندپروری والدین بامریند، مقیاس خودکارآمدی اجتماعی اسمیت و بتز و مقیاس شایستگی اجتماعی توسط کوهن و رسمن و به منظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوش از روش تحلیل رگرسیون چندمتغیری و نرمافزار ۲۲ SPSS- استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد رابطه بین شایستگی اجتماعی و خودکارآمدی و سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه مثبت و معناداری با شایستگی اجتماعی کودکان دارد و سبک مقتدرانه رابطه منفی و معناداری با شایستگی اجتماعی کودکان دارد. اما سبک سهلگیرانه رابطه معناداری با شایستگی اجتماعی کودکان نداشت.
The purpose of this study was to assess the social competence of children based on social self-efficacy variables and parenting practices. The research method is descriptive, correlation f, n. The statistical population consisted of 4th grade and 5th grade elementary school students in the 6th district of Tehran, 810 people and a sample of 240 people. For data collection, a questionnaire for parental parenting styles from Baumrind, Smithchr('39')s social self-efficacy scale And Betz and Social Competency Scale by Cohen and Rausmans and for analyzing Peugehchr('39')s data, multivariate regression analysis and SPSS-22 software. The results showed that there is a positive and significant relationship between social competence and self-efficacy and coping style with childrenchr('39')s social competence. The authoritative style has a negative and significant relationship with social competence of children. But the permissive style did not have a significant relationship with the social competence of children.
خلاصه ماشینی:
. به منظور گردآوري داده هاي پژوهش از پرسشنامه سبک هاي فرزندپروري والدين بامريند، مقياس خودکارآمدي اجتماعي اسميت و بتز و مقياس شايستگي اجتماعي توسط کوهن و رسمن و به منظور تجزيه و تحليل داده هاي پژوش از روش تحليل رگرسيون چندمتغيري و نرم افزار ٢٢-SPSS استفاده شد.
واژگان کليدي: شايستگي اجتماعي کودکان ، خودکارآمدي اجتماعي ،شيوه هاي فرزندپروري ١ کارشناسي ارشد، روانشناسي عمومي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد غرب ، تهران ، ايران gmail.
اين نظام بطور مستقيم و غيرمستقيم از طريق سبک ها و روش هاي مختلف فرزندپروري در کودکان تأثير مي گذارد، اکثر روانشناسان همچون بالبي ١ (١٩٦٩)، فرويد (١٩٦٤) و مايز و پتيت ٢ (١٩٩٧)، صرف نظر از مکتبي که به آن معتقدند، کنش هاي متقابل ميان والدين و فرزندان را اساس تحول عاطفي تلقي ميکنند(خويي نژاد، رجايي و محب راد، ١٣٨٦).
به دليل آن که کودکان از نظر عاطفي نابالغ هستند و در مراحل اوليه رشد اجتماعي و شناختي قرار دارند، سال هاي ابتدايي در رشد سازگاري کودک در سال هاي بعد بسيار مهم است و وجود مشکلات در اين سال ها زمينه ناسازگاري در آن ها را فراهم مي کند و مشکلات کودکي حتي اگر موقتي و زودگذر باشد احتمالا در بزرگسالي عواقب جدي خواهد داشت (گرگسون و همکاران ٣، ٢٠١٧).
نتايج مداحي و همکاران (١٣٩٠) نشان داد در بين سه خرده مقياس شيوه هاي فرزندپروري، تسلط آموزي پيش بيني کننده قوي تري براي رفتار سازشي است .