چکیده:
پیرامتنیت به مثابة مفهومی بنیادین در مطالعات ساختارگرایانة ادبیات میتواند علاوه بر کشف دلالتمندی متن ادبی، دادههایی را درباب سازمانبندی اندیشگانی نویسنده و شاعر و فضای فرهنگی و اجتماعی زیسته در آن به دست دهد. از میان گونههای مختلف پیرامتنیت، «عنوان» در جایگاه شاخصترین پیرامتن از نظر گستردگی و تنوع کارکرد، ظرفیت بالایی برای تحلیل و واکاوی دارد. پژوهش حاضر با نگاهی به نگرههای ژنت درباب پیرامتن و به روش توصیفی تحلیلی، پیرامتن عنوان را در شناختهشدهترین متون منظوم و منثور سنت ادبی فارسی از قرن پنجم تا نهم هجری بازاندیشی کردهاست. پژوهش پیشرو در یک صورتبندی نسبی، عنوانهای مورد مطالعه را در پنج گروه ژانرمحور، شخصیتمحور، مؤلفمحور، شگردگرا و مستقیم طبقهبندی کردهاست. در این دستهبندی، عنوانهای شگردگرا دارای دو گونة مسجع و استعاریاند و عنوانهای استعاری نیز به دو گروه عنوانهای گفتمانگرا و فراگفتمانی صورتبندی میشوند. به طور عام، عنوانهای استعاری در مقایسه با عنوانهای مسجع شبکة دلالتهای معنایی پیچیدهتری را ایجاد میکنند و بنابراین، تراکم و انباشت معنایی بیشتری نسبت به عنوانهای مسجع دارند. از منظری سبکشناختی، عنوانهای دورة نخست ساده و کوتاهاند اما در دورة سپسین سبکشناختی، عنوانها گسترده و دیریاب میشوند اما، در پرتو توانایی مؤلف، دگرگشتهای ژانریک و محتوای متن، عنوانهایی ظهور مییابند که به جای گسترش افقی، گسترش عمودی یافته، دلالتهای معنایی متکثری را القا میکنند. میل به جزئینگری به جای کلیتگرایی، پیگرفتن گونهای نزاع اسطوره و تاریخ، فردیتنیافتن مؤلف به مثابة هویتی کنشمند و تاریخزدایی از عنوان بخش دیگری از دستاوردهای برون تراویده از واکاوی عنوانهای آثار ادوار مورد مطالعه است.
Paratextality is a fundamental concept in process of discovering the significations of literary text, which includes, according to Gerard Genette, signs which guide the reader to the contents of literary text. Among all types of Paratext, title as a most prominent paratext in terms of extensivity and variation of function, has a high potential for analysis based on theories of Gerard Genette. This paper has analyzed the titles of the most famous classic texts in Persian literature from 11th until 15th century A.C, classifying their titles in five categories: Genre, character, author, technique and literal and direct titles. In this category, the technical titles have two types: Rational and metaphorical titles and the metaphorical have also two types: discursive and extra discursive. In general, the metaphorical titles are more complex and thus make more compact semantic signification, in comparison with rational type. In stylistic perspective, the titles of the first period of Persian literary style are simple and short titles, but in afterward period, we see complex and difficult titles, but in the light of literary capabilities of authors, generic evolutions and contents of the literary texts, we discover other titles which extend vertically, not horizontally and induce semantic implications. Generic displacement and appearance and disappearance of various genres is another property which is perceived by the titles. This research shows that the time element has a little influence in titling process, versus character and place elements.
خلاصه ماشینی:
اگر این ایده را به صورت اولیه بپذیریم ، حال این پرسش پـیش مـیآیـد کـه عنـوان هـای متون ادبی از نظر مرکزیت یافتگی یک هسته در درون آنها، چـه گونـه هـا و انـواعی را بـه دسـت میدهند؟ پژوهش حاضر پس از پاسخ به پرسش یادشده ، توجه خود را بـه ایـن مسـأله معطـوف میدارد که صورت بندی استخراج شده چه داده هایی را درباره تاریخمندی و فردیت یـافتگی انسـان ایرانی به مثابه یک عنصر زیستمند و تاریخیت یافته نشان میدهـد؟ پـژوهش پـیش رو همچنـین ، ظهور و افول ژانرهای ادبی و نیز تغییرات و فراشدهای سبک شناختی را در عنوان های متون ادبـی فارسی دنبال خواهـد کـرد تـا بـه سـومین پرسـش خـود پاسـخ دهـد کـه بـه واسـطه واکـاوی عنوان پردازیها، چه نوع جابه جاییها و دگرگشـت هـای ژانریـک را در ادبیـات کلاسـیک فارسـی میتوان شناسایی کرد؟ همچنین ، اگر از روزنه ای سبک شناختی به دگرگـونی عنـوان هـا بنگـریم ، عنوان ها از این نظر چه فرآیندی را طی کرده اند؟ تردیدی نیست که گاهی شـبه مـتن عنـوان بـه ماننـد مـتن مرکـزی دسـتمایه هنـرورزی و هنرنمایی مؤلف میشود و مؤلف از کارابزارهای زبانی و زیباییشناختی در خلق آن بهره میگیـرد (وجه زیباییشناسانه )؛ از سوی دیگـر، مؤلـف در فرآینـد گـزینش عنـوان ، متناسـب بـا اهـداف و چشم انداز تعریف شده برای متن مرکزی عمل میکنـد تـا نـوعی رابطـه را میـان خـود بـه مثابـه فرستنده و خواننده به مثابه گیرنده برقرار سازد (وجـه غایـت شناسـانه ).