چکیده:
فساد، اعتماد سرمایهگذاران را سلب می کند، صاحبان موسسات را در تولید به تحمل مخاطره و هزینه بیشتر وامیدارد، اعتبار کشور را تنزل می دهد، قابلیت اعتماد صاحبان حرف و مشاغل و دولت را به میزان زیادی از بین میبرد و جامعه عزت نفس و اطمینان به حکومت قانون و نهادهای دولتی را از دست می دهد. کاهش سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی ناشی از فساد، مانع پیشرفت اقتصادی و سبب بروز مشکلات اجتماعی عدیده می شود. ظهور فساد و رانت مساله تازه ای در اقتصاد ایران نیست. اقتصاد ایران در قبل و بعد از انقلاب همواره شاهد این پدیده بوده است. افرادی که مسبب اصلی این مساله اند، ارتباط تنگاتنگی با ساخت قدرت در کشور دارند. البته ارتباط افراد با ساخت قدرت به تنهایی نمی تواند شرط لازم و کافی این پدیده در کشور باشد. ظهور این افراد در ساخت اقتصادی کشور علل گوناگونی دارد و بعضا ممکن است آن را با برخی استدلالها توجیه کنند. در مکتب کارآمدی فساد، با تاکید بر ناکارامدی قوانین و نهادها در کشورهای در حال توسعه، فساد را روشی برای غلبه بر ناکارامدی قوانین و مقررات تلقی می کنند. در دهه های اخیر، برخی فساد مالی را تسهیل کننده توسعه می دانستند و مدّعی بودند که راهی موثر برای دور زدن مقررات مزاحم و دست و پاگیر غیر اثر بخش است؛ که در مقاله به آنها پرداخته خواهد شد. در حالی که از نظر پیشوایان دینی، اگر فساد مالی در جامعه سیطره یابد، وحدت جامعه که پشتوانه حکومت دینی است، از بین می رود و اخلاق اجتماعی و فردی و ریشه های اعتماد در هم می ریزد و تضاد اجتماعی جایگزین وحدت می شود. واسلام با قدرت و با استفاده از اهرم های مادّی و معنوی با آن مبارزه می کند و بر مردم، جامعه و حکومت اسلامی نیز در انجام این مهم تکلیف کرده است. با این حال، در رتبه بندی ادراک فساد سازمان شفافیت بین الملل، ج. ا. ایران جزو 18 درصد قعر جدول قرارگرفته و به عبارت دیگر، 82 درصد از 181 کشور که مورد مطالعه قرار گرفته اند، در این شاخص وضعیتی برتر از کشورمان داشته اند! مقاله حاضر که با استفاده از داده های کتابخانه ای و اسنادی و به روش توصیفی- تحلیلی نگارش یافته، به «اخلاق اقتصادی در آموزه ها و عملکرد دولت اسلامی و مروری بر فعالیت های مرتبط در ج. ا. ایران با تاکید بر فساد مالی» پرداخته و نشان داده که فساد، علاوه بر اقتصاد، دیگر عرصه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را نیز به شدت تحت تاثیرات منفی خود قرار می دهد و در پایان، پیشنهاداتی برگرفته از آموزه-ها و عملکرد دولت اسلامی و نیز یافته های مقاله ارائه شده است.
Abstract Corruption undermines the confidence of investors, creates uncertainty and higher cost in production, and ruins the confidence among government, society and producers. The decreasing investment due to corruption hinders economic progress and causes social problems. Iranchr('39')s economy in the pre- and post-revolution era has experienced corruption, and all individuals responsible for it is often linked with authority in the country even though this linkage cannot merely be a necessary and sufficient condition for this phenomenon. According to the religious leaders, if corruption dominates the society, the unity of community, which strengthen religious government, will disappears, and social and personal ethics and trust will fade, and social conflict will be created. Islam fights against corruption and forces people, society and the Islamic government to combat it. However, Iran ranks among the top 18 countries in terms of Corruption Perception Index (CPI) ranking by Transparency International. This paper uses library and documentary data, employs descriptive-analytical method , and indicates that corruption, besides the economy, influences other social, cultural and political areas. In the end paper, suggestions are provided.
خلاصه ماشینی:
با وجود توجه گسترده و تأسيس و گسترش نهادهـاي بسـيار بـا مأموريـت مبـارزه بـا فسادمالي و تخصيص منابع و بودجه هاي کلان به اين امر، شـاهد شـيوع روزافـزون ايـن عارضـه تقريبا در تمامي تار و پود نظام اسلامي هستيم و اين معضل ، ريشه ها و انگيزههاي بسـياري دارد که مي توان در شکل گيري و شيوع مفاسدمالي در کشور آنها را بر شـمرد؛ امـا همـه ايـن علـل و عوامل را- اگرچه مهپوشاني دارند- در قالب علل عمده حاکميتي ، حقوقي ، فرهنگي ، اجتمـاعي و اقتصادي مي توان دسته بندي کرد که به صورت جزئي تر، اهم آنها که ابعاد فوق را پوشـش مـي دهد، عبارتند از: دلايل حاکميتي - تاريخ بلند استبداد که با فساد عجين بوده و نتيجه ، آنکه دولت فاسد، ملت (رعيت ) فاسـد بـار مي آورد؛ - شکل گيري دولت رانتي با در اختيار گرفتن رانت آب در طول تاريخ و رانت نفت بويژه پـس از ملي شدن صنعت نفت ؛ - دولت بزرگ، قدرتمند، انحصارگر و دخالتگر که برخي توليد و مصرفکنندگان مي کوشند به حکومـت نزديک شده و از موقعيت و امتيازات دولتي سوءاستفاده کنند؛ - دولت نفوذهاي ناهمگن و اختلاف بين مسؤولان و شخصيت هاي سياسي - اجتماعي و نداشتن تابع هدف واحد؛ - حضور نظاميان و شبه نظاميان به عنوان اقشار پيشتاز، در همه عرصه ها از جملـه اقتصـاد؛ بـا نظارت ضعيف ؛ - ساختار معيوب پيکرة دولت و حاکميت و نيز شفاف نبودن سياست ها و فعاليت ها و پاسـخگو نبودن دولت ؛ - نظام اداري ناکارآمد فسادآلود که مي خواهد با فساد مبارزه و توسعه ايجاد کند!