چکیده:
نقش بافت-زبانی-سیاسی-اجتماعی در درک و دریافت متن، اساسی و انکارناپذیر است. طبق نظریۀ بافت زبانی، روابط همنشینی و جانشینی و ساختار نحوی بستر شکل گیری معنی را میسازند. در این راستا، مترجمان میتوانند بهمنظور القای ایدئولوژی و پیام موردنظر خود، طی روند ترجمه متن، از راهبردهای مختلفی برای ایجاد تغییر در بافت آن و درنتیجه در معنای آن استفاده کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی نحوۀ تأثیرگذاری ایدئولوژی بر روند ترجمه متون سیاسی در رسانه های خبری است. بدین منظور، متن سخنرانی دکتر حسن روحانی در خصوص تصمیم ایران برای کاهش تعهدات خود در توافقنامه برجام به عنوان متن مبدأ انتخابشده و ترجمۀ آن به زبان فرانسه در چند رسانه مکتوب و سایت فرانسوی زبان، بر طبق نظریه بافت زبانی مورد تحلیل و واکاوی، قرار گرفته است. مطالعۀ موردی ترجمه های فرانسوی ارائهشده از این متن توسط یک هفته نامه، سه روزنامه و دو سایت خبری فرانسوی زبان که از میان هر دو طیف راست گرا و چپ گرا گزینش شدهاند، مبین نکات جالبی در خصوص کمیت و کیفیت تأثیرات ایدئولوژی و خط مشی سیاسی رسانه ها بر ترجمه یک متن یا سخن مشخصی است. یافته های تحقیق حاضر نشان میدهد که رویه و مواضع سیاسی هر رسانه، بر پایۀ تکنیک های انتخاب واژگان و ساختارهای دستوری، باعث ایجاد تغییراتی در متن ازجمله حذف یا تعدیل میشود که منتهی به ایجاد متنی در زبان مقصد میشود که با هدف و تفکر اولیۀ مدنظر در متن مبدأ متفاوت و بعضاً حتی در تضاد میباشند.
Resume L’importance du contexte linguistique, politique, et social dans la comprehension et la reception du texte s’avere indeniable. Selon la theorie du contexte linguistique, les relations de substitution et d'enchainement, ainsi que la structure syntaxique participent a la formation du sens. Aussi, les traducteurs en vue de suggerer leur propre ideologie ou le message recherche, peuvent-ils utiliser de diverses strategies au cours du processus de la traduction, engendrant ainsi des transformations dans le contexte et par consequent dans le sens du texte en question. Cet article cherche a etudier l’influence de l’ideologie sur le processus de la traduction des textes politiques dans la presse mediatique. Pour ce faire, le discours du president iranien Hassan Rohani concernant la decision de l’Iran pour reduire ses engagements envers l’accord sur le nucleaire a ete choisi en tant que texte de depart et sa traduction en francais par quelques medias et sites d’informations francophones a ete analysee, du point de vue de la theorie du contexte linguistique. L’examen minutieux de ces traductions presentees par un hebdomadaire, trois quotidiens et deux sites d’informations, appartenant a une variete de partis politiques, depuis l’extreme gauche jusqu’a l’extreme droite, revele des points importants sur les modalites et les types d’influence que pourrait exercer la lignee politique poursuivie par ces medias, sur la traduction d’un discours ou d’un texte. Selon cette etude, les positionnements politiques de chaque presse mediatique en investissant les techniques du choix lexique et des structures syntaxiques, entrainent souvent des transformations dans le texte, dont la suppression ou l’attenuation, qui a leur tour donnent naissance a un texte dans la langue d’arrivee dont le message et l’objectif seraient differents voire contradictoire par rapport a ceux du texte original dans la langue de depart.
خلاصه ماشینی:
متن اصـلي سـخنراني دکتر حسـن روحاني از سـايت خبرگزاري دانشـجويان ايران ، ايسـنا، استخراج شده است و رسانه هاي مورد مطالعه که به شيوة خودگزيني و با رعايت اصل تنوع در طيف فکري راست گرا و چپ گرا انتخاب شده اند، عبارتند از: هفته نامه لوپوئن (Le Point) روزنامه لوموند (Le Monde) روزنامه ليبراسيون (rationLibe) روزنامه فيگارو (Figaro) سايت اگاليته رکونسيلياسيون ١ (conciliationet Re ́galiteE) سايت مدياپارت ٢ (Mediapart) در اين تحقيق ، ابتدا اطلاعات ضـــروري از طريق مراجعه به ســـايت روزنامه هاي موردنظر جمع آوري شــده اســت و ســپس با تجزيه وتحليل داده ها و مطابقت گزيده هايي از متن مبدأ با ترجمه همان گزيده ها در زبان مقصـد، در صـدد يافتن دليل به کارگيري واژه ها و ارتباط آن ها با ايدئولوژي مد نظر مترجمان برآمده ايم .
مالينوفسـکي درباره بافت موقعيتي بر اين نظر است که زبان ها نبايد جدا از بافت موقعيتشان مورد بررسـي قرار بگيرند بلکه بايد در خلال موقعيت هايي که از آن ها اسـتفاده مي شود بررسي شوند (٢٢٠ :١٩٨٠ ,Sampson) فرث بر خلاف ديگر زبان شـناسـان که جمله را داده اصـلي در بررسي زبان مي دانستند متن زباني را در بافت موقعيت به عنوان داده واحد بررســي در نظر مي گيرد و به ويژه بر تحليل نوايي متن تأکيد دارد (٣١٤ :٢٠٠٠ ,Malmkyar) به عقيده فرث بافت موقعيت يکي از روش هاي توصــيف زبان اســت مانند دســتور زبان که روشـي ديگر براي توصـيف آن مي باشـد ولي با قالبي متفاوت اما با ماهيتي مشـابه ( ,Dinnen ٣٠٦ :١٩٦٧).