چکیده:
کهنالگوها به عنوان میراث مشترک جایگرفته در ناخودآگاه جمعی نوع بشر شناخته
میشوند. این مقوله برای نخستین بار از سوی کارل گوستاو یونگ» روانشناس انسانگرا مطرح
گردید. مهمترین سرنمون ازلی تشریحشده از سوی یونگه آنیما (روح مونث نرینه) است که
جلوههایی مطلوب و مخرب در نهاد جنس مذکر دارد. دارابنامة بیغمی اثری برجسته است که به
تشریح ماجراهای عاشقانه و حماسی فیروزشاه» پسر داراب با عینالحیات» دختر شاه یمن می-
پردازد. کیفیت تجلّی عینالحیات در روایتهای بیغمی به گونهای است که میتوان شخصیّت او و
تاثیراتی را که بر فیروزشاه گذاشته است. با مولّفههای آنیمایی مورد نظر یونگ سنجید. نتایج این
تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تطبیقی پرداخته شده است» نشان میدهد که «رسیدن
عاشق به فردیّت» «ازلیّت معشوق» «تجلی معشوق در خواب و رژیا) و «نمودهای منفی معشوقه»
اصلیترین نمودهای آنیمایی عشق در دارابنامه هستند. همچنین، اصلیترین تاثیر آنیما بر
شخصیّت فیروزشاه» رسیدن او به مقام وزارت و پادشاهی است که نمادی از فردیت و کمال
شخصیتی محسوب میشود.
خلاصه ماشینی:
در مقالۀ حاضر، کنشها و واکنشهای عینالحیات با رویکرد به مبانی نظری طرحشده برای کهنالگوی آنیما بررسی شده است تا از این طریق، خوانشی نوین و روشمند از مقولۀ عشق در متون کلاسیک عامیانۀ فارسی ارائه گردد و در گام بعدی، شخصيّت فیرزوشاه و فرآیند رسیدن او به فردیت و کمال معرفتی و نقش معشوقه در تحقق این مهم، بررسی گردد.
موضوع دیگر آن که، آثاری که ذیل دستۀ ادبيّات عامه قرار میگیرند، کمتر از دید روانشناختی بررسی شدهاند، در حالی که داستانهایی از این دست، ظرفیتهای بالقوهای برای خوانش روانشناختی و به ویژه کهنالگویی دارند و بخشی از بافت فرهنگی و اجتماعی جامعۀ تاریخیِ شرقی- ایرانی در آنها منعکس شده است که در متون منظومِ معتبر (به عنوان متون غالب در گسترۀ پژوهشهای ادبی) کمتر وجود دارد.
رسیدن عاشق به فردیت یونگ و تحلیلگران آراء او باور دارند که آنیما نقشی محوری در رسیدن مرد به کمال شخصيّتی دارد، به طوری که اگر فردی قادر به برقراری ارتباط دوسویۀ درست با این سرنمون ازلی باشد و از موهبتهای آن، در راه درست و بایسته استفاده کند، بیتردید راه را از بیراهه تشخیص خواهد داد و پس از طی مراحل سهل و صعب گوناگون، به شناختی ژرف و معرفتی غنی دست پیدا میکند که گسترۀ آن، شامل آدمی، خداوند و جهان اطراف است.
در دارابنامه، عینالحیات، آنیمای مورد نظر یونگ است که در عالم خواب بر فیروزشاه تجلی پیدا میکند و با توصیههای رمزگونۀ معنوی خود، شاهزادۀ جوان را برای رسیدن به کمال و معرفت به تکاپو میاندازد و انگیزههای اولیه را برای آغاز سفری شناختی در او به وجود میآورد.