چکیده:
بیان مسئله
شناخت و بررسی رابطه بین فضا، رفتار یا محیط و اجتماع در مطالعات شهری، به سبب درک روابط بین انسان و نیازهای آن و شکل بروز رفتار در محیط، همواره مهم و ارزشمند است. در این پژوهش دو محله که از حیث ساختار مورفولوژیک بافت متفاوتی دارند (محله زرگنده با بافت نامنظم-طبیعی و محله دروس با بافت منظم-شطرنجی) مورد مطالعه قرار گرفته اند تا تاثیرات ناشی از ساختار متفاوت بافت محله بر روی شکل گیری الگوهای رفتاری بررسی شود، و به این مسیله که برنامه ریزان و طراحان شهری چگونه و با چه ابزار و مبانی ای می توانند بر الگوهای رفتاری در فضاهای شهری تاثیر بگذارد پاسخ دهیم. با درک این تفاوت ها در بافت های شهری، زمینه و امکان تاثیرگذاری بر شکل گیری الگوهای رفتاری مورد نظر فراهم می شود. در پژوهش حاضر سوال اصلی حول این محور می چرخد که بروز و ظهور الگوهای رفتاری در دو بافت متفاوت نامنظم-طبیعی و منظم-شطرنجی را درک کنیم. این پژوهش فرضیه محور نیست و به دنبال توصیف و تحلیل ارتباط بین الگوهای رفتاری و این دو ساختار متفاوت شهری است.
هدف پژوهش
هدف این پژوهش کشف تغییرات الگوهای رفتاری در بافت های متفاوت شهری است تا از طریق تبیین این تغییرات و تفاوت ها بتوان زمینه برنامه ریزی متناسب با اهداف برنامه ریزان و طراحان شهری را فراهم آورد.
روش پژوهش
پژوهش فوق از نوع توصیفی-تحلیلی، و به دلیل تطبیق و قیاس نمونه های موردی و مقایسه خروجی های دو ابزار استفاده شده (اگراف و Depth map)، از نوع قیاسی است. همچنین این پژوهش از نوع کمی و کیفی است.
نتیجه گیری
شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری مختلف محلات محصول روابط انسانی موجود است. وجود الگوی منظم در معابر سبب می شود که سطح دسترسی و هم پیوندی بالا رود و امکان دسترسی را تسهیل کند تا الگوهای پیاده و حرکتی تقویت شود. فضای دید گسترده شرایط را برای حرکت کردن و افزایش امنیت فراهم می آورد. الگوهای کاربری، به سبب دسترسی مناسب ناشی از نوع بافت محله، نقطه ای و پراکنده شده است. وجود فرم کالبدی ارگانیک سبب تقویت پیاده روی و افزایش حس جستجوگری شده است. بخش هایی از محله، به سبب وجود هم پیوندی پایین و وجود بن بست های متعدد و کاهش احساس امنیت به واسطه وجود کنج ها و دنج های متعدد و محدودیت دید، از دیگر بخش ها جدا شده و به فضاهایی بدون مراجعه یا با مراجعه محدود بدل شده اند.
خلاصه ماشینی:
شبکه معابر و دسترسی ها در محلات دروس(تصویر سمت راست) و زرگنده(تصویر سمت چپ)، مأخذ: نویسندگان این دو ابزار (Agraph و Depth map) بر پایه تئوری چیدمان فضا شکل گرفته اند و هر دو به بررسی ویژگیهای استخوان بندی و ساختار مسیرهای محله و نحوه تاثیر آن در الگوهای رفتاری می پردازند به همین منظور در ابتدا با ارائه نقشه شبکه دسترسی ساختار معابر دو محله ارائه گردیده است.
جدول2: نتایج بررسی الگوهای رفتاری در محله زرگنده و دروس {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مأخذ: نویسندگان در بررسی مشاهدات انجام شده می توان دریافت که وجود کاربریهای تجاری کوچک و خرد در میان و اطراف بافت محله و وجود راستههای دارای کاربری های مختلف برای تقسیم بندی برداشت نوع فعالیت ها در دو محله بر اساس تجربیات یان گل در پژوهش های مشابه انجام گرفته است.
خروجی تحلیل شاخص کنترل در نرم افزار Agraph در محلات دروس(تصویر سمت راست) و زرگنده(تصویر سمت چپ)، مأخذ: نویسندگان بیشترین مقدار کنترل و به بیان دیگر با اهمیت ترین فضاها در بخش غربی محله دروس می باشد که امکان دسترسی به خیابان های بن باز و امکان گزینش فضاهای شهری بیشتری را می دهد است.
خروجی تحلیل شاخص کنترل در نرم افزار Depth map در محلات دروس(تصویر سمت راست) و زرگنده(تصویر سمت چپ)، مأخذ: نویسندگان مقدار کنترلی گره برابر است با تعداد ارتباطاتی که وجود دارد بنابر این عددی که بیشترین مقدار رادار نشان دهنده بیشترین میزان ارتباط می باشد.