چکیده:
قرارداد رحم جایگزین مانند هر قرارداد دیگری از یک دسته اصول کلی و قواعد عمومی پیروی میکند و همچنین واجد قواعد اختصاصی متناسب با کارکرد و موضوع خود است . این جستار به بررسی امکان انحلال این قرارداد که اصولا در سایر قراردادها ممکن است پرداخته و دو جنبه از اسباب انحلال قرارداد شامل فسخ(انحلال مبتنی بر اراده یکی از طرفین) و تفاسخ (انحلال مبتنی بر اراده طرفین) را مورد دقت نظرقرار داده است و در صدد اثبات قواعد اختصاصی این قرارداد مباشیم چرا که بر خلاف سایر عقود، اجازه انحلال این توافق وجود ندارد. برای اثبات لاجرم وضعیت حقوقی این قرارداد و ساختار آن مورد مداقه گرفت. همچنین به علت نقص و کمبود مقررات قانونی وضعف مباحث فقهی به علت تازگی موضوع بهره گیری هرچه بیشتر از اصول و قواعهد فقهی امری لازم است .
خلاصه ماشینی:
نکتهی دیگر که قابل بیان است اینکه کارکرد طبیعی رحم، پروش جنین است و عملی توسط فرد انجام نمیگیرد تا بابت آن عوضی دریافت شود در حالی که در اجاره شخص، عمل شخص به عنوان منافع مورد تملک او به نحو ذاتی مورد معامله قرار میگیرد و در نهایت این سوال مطرح میشود که آیا جنین تنها از رحم مادر جانشین استفاده میکند یا از امور دیگری نیز داخل رحم بهره میبرد و آیا این امور داخل در قرار داد رحم جایگزین هست یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت این سوال مطرح است که آیا امور مذکور معین-اند و شرایط لازم برای رفع غرر که در قرارداد اجاره به طور کلی شرط است(محقق حلی، 427) را دارا میباشند یا خیر؟(جعفر زاده، 95) البته ممکن است کسی قرارداد رحم جایگزین را در قالب اجاره اشیاء تحلیل نماید بدین سان که بگوید اجاره اعیان تملیک منافع آن عین است به طرف معامله محل نزاع در این است که آیا مادر جانشین منافع رحم خود را به عنوان عینی از اعیان به والدین حکمی تملیک کند ؟ آنچه مشخص است، اعضای بدن انسان مالیت ندارد بلکه حق شخص بر اعضای بدن خود از جمله حقوق غیر مالی است و نمی تواند موضوع قراردادهای مالی قرار گیرد و اجاره نیز از جمله ی عقود مالی است.