چکیده:
مسئله سهو النبی از جمله مسائل اختلافی میان فرق و مذاهب اسلامی بوده و هر گروه با استناد به آیات روایات و دلایل عقلی به قبول و یا رد آن پرداختهاند در این میان بین متکلمین اهل سنت و شیعه اختلاف اساسی تر و بین بعضی از علمای شیعه از جمله بین مرحوم شیخ صدوق (ره) و مرحوم شیخ مفید (ره) به صورت ظاهری و جزئی تر اختلاف دیدگاه دیده میشود. در این مقاله نظر این دو عالم بزرگ شیعی درباره این مسئله با استفاده از روش کتابخانهای جمع آوری و به صورت تطبیقی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است در مجموع یافتهها حاکی از آن است که محروم صدوق مثل مرحوم فید قائل به سهو النبی نبوده و تنها به اسهاء النبی قائل است که در نهایت با نگاه دقیق تر و با ملاحظه قرائن و شواهد موجود اختلاف آن دو در حد اختلاف در تعبیر باقی میماند.
خلاصه ماشینی:
تاریخچه بحث سهوالنبی احادیث سهوالنبی در دهه سوم قرن چهارم توسط محمد بن یعقوب کلینی(م328) در فروع کافی جمعآوری شد و در دهة پنجم همان قرن، محمد بن حسن بن احمد بن ولید(م343) طبق این اخبار، به جواز سهو النبی قائل شد و در دهة هشتم همان قرن شیخ صدوق(ره)(م381) بر نظر استادش تأکید و آن را مورد قبول قرار داد.
(صدوق، 1404ق، ج1: 360) در دهه اول قرن پنجم این نظریه توسط مرحوم شیخ مفید(ره)(م413) مورد نقد قرار گرفت و ایشان رسالهای در رد آن نوشت که :« استاد در موضوعی وارد شده است که در شأن و فن او نبوده و تخصص و آگاهی لازم را در آن مورد نداشته است، زیرا: اولاً اینها اخبار آحاد است که ثمره علمی و عملی ندارد و عمل به آنها عمل به ظنی است که از نظر قرآن ممنوع است؛ وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ.
مرحوم شیخ صدوق(ره) ذیل حدیث، عقیده خودش را این گونه بیان میفرمايد که: همانا غلات و مفوّضه- كه خدا آنها را از رحمت خود دور بدارد- اين سهو و فراموشى رسول خدا, را قبول ندارند و قائلاند اگر جایز باشد كه پيامبر خدا, در نماز كه جاى حضور قلب است، سهو نمايد پس ممكن است در تبليغ احكام الهى نيز دچار سهو شود، زيرا نماز بر آن حضرت آن گونه واجب است كه تبليغ احكام الهى واجب است.