چکیده:
برای ارائۀ مدلهای روزآمد سبک زندگی اسلامی، به رویکردهای پژوهشی مسئلهمحور و اکتشافی نیازمندیم؛ چراکه روشهای سنتی مطالعههای اسلامی بهتنهایی توان پاسخگویی به این نیاز را ندارند. در مقالۀ پیشرو، با رویکردی تحلیلی-توصیفی، به معرفی روشی میانرشتهای، بهمنظور بهکارگیری در الگوپردازی سبک زندگی اسلامی پرداخته شده است. روش پایه در این پژوهش، روش کیفی نوینی است که با روشهای سنتی مطالعات اسلامی بهصورت متوالی ترکیب میشود. برپایۀ این راهبرد، پژوهشگر در مرحلۀ نخست، با استفاده از روش نظریهسازی دادهبنیاد، که رویکردی توصیفی و منطقی استقرایی دارد، به کشف و ترسیم الگوی سبک زندگی موجود در قالب پدیدۀ اجتماعی مدنظر، از میدان پدیده میپردازد. در مرحلۀ بعد، روح سبک زندگی اسلامی از منابع معتبر دینی و نیز یافتههای یقینی تجربی، برابر با الگوی واقعی بهدستآمده، استخراج میشود. سپس، پژوهشگر با حرکتی بازگشتی، روح استخراجشده را در کالبد الگوی سبک زندگی موجود میدماند و درنهایت، الگویی روزآمد از سبک زندگی اسلامی پدیدۀ منظور ارائه میدهد. مسئلهمحوری و مراجعۀ پرسشگرانه به دین براساس نیازهای واقعی، از برتریهای روش پیشنهادی است. مهمترین وجه نوآوری این روش برخورداری همزمان از دادههای میدانی و دادههای اسنادی اسلامی و ایجاد ارتباط بین «آنچه هست» و «آنچه باید باشد» است.
Problem-oriented and exploratory research approaches are essential to provide up-to-date models of Islamic lifestyle because the traditional methods of Islamic studies alone are unable to meet this need. In the present article, using a descriptive analytical approach, an interdisciplinary method is presented to be used in modeling the Islamic lifestyle. As the basic method in this research, the new qualitative method is combined sequentially with the traditional methods of Islamic studies. Based on this strategy, using a data-based theorizing method with a descriptive and inductive approach, the researcher first of all intends to discover and present a lifestyle pattern in the social phenomenon in question. According to the real model obtained, in the next step, the essence of the Islamic lifestyle is extracted from reliable religious sources as well as empirical certainty findings. In a recursive process, then, the researcher incorporates the extracted lifestyle spirit into the existing lifestyle pattern. Among the priorities of the proposed method are problem-oriented and questioning confrontation with religion based on real needs. Utilizing field data and documentary data as well as establishing a connection between "Ought" and "is" can be considered as the most important aspect of innovation of this method.
خلاصه ماشینی:
برپایۀ این راهبرد، پژوهشگر در مرحلۀ نخست، با استفاده از روش نظریهسازی دادهبنیاد، که رویکردی توصیفی و منطقی استقرایی دارد، به کشف و ترسیم الگوی سبک زندگی موجود در قالب پدیدۀ اجتماعی مدنظر، از میدان پدیده میپردازد.
براساس روش پیشنهادی، پژوهشگر نخست، با استفاده از راهبرد «نظریهسازی دادهبنیاد» پژوهش را از میدان واقعی آغاز و پس از ترسیم الگوی سبک زندگی موجود، با رویکرد استقرایی و اکتشافی، آن را به ساحت دین عرضه میکند؛ سپس، با بهرهگیری از رویکرد پرسشگرانه و بهکارگیری انواع روشهای سنتی مطالعات اسلامی، وضع مطلوب را استخراج و معرفی میکند.
برای مثال، پژوهشگر در پژوهش نمونه بهدنبال این پرسش است که آیا میتوان مدلی از سبک زندگی اسلامی را برای زنانی، که در خارج از منزل با تعریف امروزی به کار مشغولاند، معرفی کرد که پایبندی به آن، زن مسلمان شاغل را به مقصد نهایی سبک زندگی اسلامی برساند؟ اگر پاسخ مثبت است، این مدل چه اجزایی دارد؟ فرایند پژوهش پس از این مرحله درعمل آغاز میشود: یک) گام نخست، ورود به میدان واقعی سبک زندگی موجود و گردآوری دادهها در نخستین مرحله از روش پیشنهادی، پژوهشگر با ورود ضابطهمند به میدان واقعی سبک زندگی موجود، درپی ترسیم مدل فعلی آن است.
گزارههای تجربی بشری اگرچه جزئی از متون دینی نیستند، ولی ازآنرو که به تفسیر طبیعت میپردازند، که فعل خداوند متعال است، چنانچه با واقعیت مطابق باشند، مورد تأیید دین هستند 1 (جوادی آملی 1386، 144-143) و میتوان از آنها در توسعه و تکمیل مدل سبک زندگی اسلامی منظور بهرهمند شد.