چکیده:
اظهارنظرهای مختلفی دربارۀ کتاب المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری انجام شده است. با بررسی احادیث میتوان پی برد بهترین نظرها این است که در آن احادیث صحیح، حسن و ضعیف وجود دارد و اظهارنظرهای غیر منطقی در رابطه با کتاب، قابل پذیرش نیست؛ زیرا برخی از احادیث کتاب حاکم با احادیث کتابهای بخاری و مسلم مشترک لفظی یا معنوی هستند و تنها تفاوتهای اندک وجود دارد. در این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به استخراج روش حاکم نیشابوری در گزینش روایات و ارزیابی آن پرداخته میشود. بررسی روایات کتاب نشان میدهد او در گزینش روایات به جوانب مختلف آنها توجه داشته و روش وی عبارت است از: دستهبندی موضوعی روایات؛ توجه به شروط بخاری و مسلم در انتخاب روایات؛ ارائه شواهدی برای اثبات صحت روایات؛ توجه به سماع حدیث؛ توجه به طرق گوناگون روایات؛ توجه به نقل به معنا در روایات؛ توجه به تقطیع در روایات؛ ذکر احادیث بهصورت مسند؛ شرح و توضیح اسناد و متن روایات؛ توجه به راویان ثقه و مورد اعتماد؛ شرح و توضیح رجال برخی احادیث؛ ذکر منابع روایات؛ اجتهاد در انتساب برخی روایات به صحت. هرچند حاکم از روش بسیار خوب و دقیقی در ذکر روایات مستدرک بهره برده، اما التزام او به این روش در همهجا یکسان نبوده و در برخی موارد، روایات بدون هیچ توضیحی یا با توضیح ناکافی آمده است که همین علت، مخاطبان در مواجهه با برخی احادیث مستدرک با مشکلاتی مواجه شدهاند.
Various comments have been put forward concerning Hakim Nishapuri’s book Al-Mustadrak ala al-Sahihayn [Supplement for What is Missing From al-Bukhari and Muslim]. By examining the hadiths, it can be seen that the best opinion is that there are correct, good [hassan] and weak hadiths in it, and irrational comments about the book are not acceptable; Because some of the hadiths of this book are equivocal and univocal with the hadiths in Bukhari and Muslim books, and there are only slight differences. In this article, with a descriptive-analytical method, the method of Hakim Nishapuri in selecting narrations and evaluating them is extracted. The study of the narrations of the book indicates that he has paid attention to their various aspects in selecting the narrations and his method is the thematic classification of the narrations; paying attention to the conditions of Bukhari and Muslim in selecting narrations; providing evidence to prove the authenticity of the narrations; paying attention to listening [sima’] the hadith; paying attention to various ways of narrations; attention to quoting only the meaning of narrations; attention to fragmentation in narrations; mentioning hadiths as evidence; explanation of the documentation and chains and text of narration, attention to trusted narrators; explanation of the rijals [bibliographical points] of some hadiths; mentioning the sources of narrations; ijtihad in regarding some narrations to be correct. Although Hakim has used a very good and accurate method in mentioning the authentic narrations in this book, his commitment to this method has not been the same everywhere, and in some cases, the narrations have been carried without any explanation or with insufficient explanation, which is why the audience/reader has encountered problems in dealing with some hadiths of the book.
خلاصه ماشینی:
بررسي روايات کتاب نشان ميدهد او در گزينش روايات به جوانب مختلف آن ها توجه داشته و روش وي عبارت است از: دسته بندي موضوعي روايات ؛ توجه به شروط بخاري و مسلم در انتخاب روايات ؛ ارائه شواهدي براي اثبات صحت روايات ؛ توجـه بـه سـماع حديث ؛ توجه به طرق گوناگون روايات ؛ توجه به نقل به معنا در روايات ؛ توجـه بـه تقطيـع در روايـات ؛ ذکر احاديث به صورت مسند؛ شرح و توضيح اسناد و متن روايات ؛ توجه به راويان ثقه و مـورد اعتمـاد؛ شرح و توضيح رجال برخي احاديث ؛ ذکر منابع روايات ؛ اجتهاد در انتساب برخي روايات بـه صـحت .
مقدمه پس از نگارش دو کتاب صحيح بخاري و صحيح مسلم ، حاکم نيشابوري با نظـر بـه نقـايص آن دو کتاب و به خاطر عدم ذکر بسياري از روايات که با توجه به شروط آن دو مؤلـف صـحيح مـيباشـند، بـه تأليف کتاب المستدرک علي الصحيحين دست زد، تا بدين وسيله در صدد تکميل کار آن دو برآيد، امـا بنا به دلايلي اين کتاب مورد طعن برخي از علماي اهل سنت قرار گرفته است .
بهترين اظهار نظر درباره کتاب حاکم اين است که در اين کتاب احاديث صحيح ، حسن و ضـعيف وجود دارد که با بررسي احاديث ميتوانيم به آنها پي ببريم ، اما اظهار نظرهاي غيـر منطقـي کـه تمـامي احاديث را زير سؤال برده اند، قابل پذيرش نيسـتند؛ زيـرا حـداقل برخـي از احاديـث کتـاب حـاکم بـا احاديث کتابهاي مسلم و بخاري مشترک لفظي يا معنوي هستند و تنها تفاوتهاي جزئـي در آنهـا وجـود دارد.