چکیده:
هستی از مبدأ واحدی سرچشمه گرفته است و وجودی واحد منشأ همۀ هستی به شمار میرود. ازآنجاکه وجود واحد خود را در مَجالی و تعیّنات آشکار کرده است، عارف «کلنگر» با نظارۀ این کثرتها به سرچشمۀ هستی که همان منشأ واحد است، نایل میشود و با چشم دل در همۀ زوایای هستی، آن مبدأ کل را مشاهده میکند. آیا این اندیشه که با ابن عربی خود را آشکار کرده است، در سبک هندی نیز مشاهده میشود؟ آیا این تفکر از صائب که یکی از ارکان سبک هندی است، دلربایی کرده است؟ دادههای این تحقیق نشان میدهد که صائب بهعنوان یکی از ارکان سبک هندی، وحدت وجود و سیر در مجالی و مظاهر را در دیوان خود مورد توجه قرار داده است و آن را راهی برای شناخت حقیقی و معرفت نظری معرفی میکند. این پژوهش به روش تحلیلی - توصیفی انجام گرفته است و شیوۀ گردآوری دادههای آن از میان اطلاعات کتابخانهای است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که صائب مانند عارفان وحدت وجودی، عالم کثرت را نماد و نمودی از یک حقیقت واحد دانسته و در پی کشف آن مبدأ واحد بوده است.
Existence originates from a first source that is the origin of the universe. This first source (the Unity) manifests himself in all phenomena and a holistic mystic, by observing these manifold of phenomena, reaches the source of the existence or the Unity. With the eyes of the heart, he/she sees the First Principle in all corners of the universe. Is this view, which was formed by Ibn Arabi, also visible in Sabk-e Hindi (Indian style)? Was Saib Tabrizi, as one of the pillars of the Indian style, fascinated by this view? The data of the research show that Saib Tabrizi has considered the unity of being in his Divan and has introduced it as a way to the true gnosis and theoretical knowledge. The present research has been done by analytical-descriptive method and its data is collected from library sources. The results of the study show that Saib Tabrizi, like the mystics who believe in the unity of being, considers the world of plurality as a symbol and manifestation of a single truth and seeks to discover this first source (the Unity).
خلاصه ماشینی:
آيا اين انديشه که با ابن عربي خود را آشکار کرده است ، در سبک هندي نيز مشاهده مي شود؟ آيا اين تفکر از صائب که يکي از ارکان سبک هندي است ، دلربايي کرده است ؟ داده هاي اين تحقيق نشان مي دهد که صائب به عنوان يکي از ارکان سبک هندي ، وحدت وجود و سير در مجالي و مظاهر را در ديوان خود مورد توجه قرار داده است و آن را راهي براي شناخت حقيقي و معرفت نظري معرفي مي کند.
بحث و تحليل يافته ها همان گونه که در مقدمه بيان شد، صائب به جايگاه «مظاهر و مجالي» در شهود مبدأ هستي اعتقادي سخت دارد و ازاين رو با طرح موضوعاتي چون «وحدت وجود، تجلي و سريان حبي» سعي ميکند به مخاطبان خود بگويد که آفرينندة هستي خدايي واحد است که اين وجود واحد در همۀ ارکان هستي جاري و ساري است و با اعتقاد به وحدت وجود ميتوان اين سريان را مشاهده کرد.
» (خرمشاهي ١٣٦٨ ج ٢: ٩٢٦) آينه و تصوير يکي ديگر از نمادهايي است که غالب شاعران و نويسندگان در بيان «وحدت وجود» به آن اشاره کرده اند: دل عارف غبار آلودة کثرت نميگردد نيندازد خلل در وحدت آينه صورت ها (230 :1364) تجلي تجلي در لغت عبارت است از: «ظاهر و منکشف شدن » (لغت نامه دهخدا: ذيل واژه ) و در اصطلاح عرفاني عبارت از ظهور خداوند در اصناف هستي است ؛ «در عرفان نظري، خلقت جهان عبارت از تجلي حق است که همه چيز را آفريد.