چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای هوش هیجانی در رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی در پرستاران بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران زن و مرد شاغل در دو بیمارستان شریعت رضوی و شهید چمران شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونهگیری سرشماری 186 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (MBI)، پرسشنامه هوش هیجانی برادبری- گریوز و فرم کوتاه شدهی طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (SQ-SF) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه منفی معنادار بین طرحوارههای ناسازگار اولیه با هوش هیجانی (01/0>p و 41/0- = r) و رابطه مثبت و معنادار بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی (01/0> p و 65/0 r=) و رابطه منفی معنادار بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی بود (01/0> p و 47/0- = r). همچنین نقش واسطهای هوش هیجانی در رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی مورد تایید قرار گرفت. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که در فرسودگی شغلی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و هوش هیجانی نقش دارند بنابراین روانشناسان ومشاوران میتوانند به نقش این عوامل در پیشگیری و کاهش فرسودگی شغلی توجه ویژهای نمایند.
Aim: The purpose of the present study was to investigate the mediating role of emotional intelligence in the relationship between early maladaptive schemas and burnout in nurses. Method: The research method was descriptive correlational. The statistical population of the study consisted of all male and female nurses working in two hospitals of Shariat Razavi and Shahid Chamran hospitals in Tehran in the year 2019 that 186 persons were selected by census sampling method. Data were collected using Maslach Burnout Inventory (MBI), Bradbury-Graves Emotional Intelligence Questionnaire and Short form of early maladaptive schema Yang (SQ-SF). Data were analyzed by Pearson correlation and path analysis by using SPSS software. Results: The results showed a significant negative relationship between early maladaptive schemas and emotional intelligence (r = -0.41, p <0.01) and a significant positive relationship between early maladaptive schemas and job burnout (0.01). There was a significant negative relationship between emotional intelligence and burnout (r = -0.47, p <0.01). The mediating role of emotional intelligence in the relationship between early maladaptive schemas and job burnout was also confirmed. Therefore, psychologists and counselors can pay particular attention to the role of these factors in preventing and reducing burnout. Conclusion: According to the findings, it can be concluded that in burnout, early maladaptive schemas and emotional intelligence play a role.
خلاصه ماشینی:
نقش واسطه اي هوش هيجاني در مدل مفهومي رابطه طرحواره هاي ناسازگار اوليه و فرسودگي شغلي در پرستاران The Mediating Role of Emotional Intelligence in the Conceptual Model of the Relationship between Early Compromise Psychosis and Job Burnout in Nurses تاريخ دريافت مقاله : ١٣٩٨/١٢/١١، تاريخ دريافت نسخه نهايي: ١٤٠٠/٠٣/٢٧، تاريخ پذيرش مقاله : ١٤٠٠/٠٤/٠٨ نوع مقاله : علمي - پژوهشي ماندانا نيکنام ١ و شکوه قدرتي فر 2 چکيده هدف : هدف پژوهش حاضـر بررسـي نقش واسـطه اي هوش هيجاني در رابطه بين طرحواره هاي ناســازگار اوليه و فرســودگيشــغلي در پرسـتاران بود.
سيگل و ميکولازاک ٢ (٢٠١٨) در مطالعه اي که در مورد ١٨٨ پرستار زن انجام دادند به اين نتيجه رسـيدند که ارتباط مثبت قابل توجهي ميان انواع احسـاسـات منفي و فرسـودگي شغلي در ميان پرســتاران وجود داشــت همچنين آموزش مهارت هاي هوش هيجاني نقش تعديل کننده اي جهت کاهش اثرات احسـاسـات منفي بر بروز فرسودگي پرستاران ايفا کرد.
بحث و نتيجه گيري هدف از پژوهش حاضر تعيين رابطه بين فرسودگي شغلي و طرحواره هاي ناسازگار اوليه با در نظر گرفتن نقش واسـطه اي هوش هيجاني پرسـتاران بود.
بنابراين مکانيزم هاي روانشناختي مدل پژوهش با نقش واسطه اي هوش هيجاني در رابطه بين طرحواره هاي ناسـازگار اوليه و فرسـودگي شغلي تبيين ميشود.