چکیده:
یکی از تألیفات مهم در زمینه موضوعنگاری، کتاب «الأسرار المرفوعه فی الأخبار الموضوعه»اثر ملاعلی قاری است. اهمیت این کتاب در جمعآوری مختصرگونه از کتب پیشینی است که در این زمینه نگاشته شده است. ملاعلی در این کتاب تعداد زیادی از روایات مربوط به فضایل امام علی (ع) را که برخی از علمای اهل سنت حکم به صحت آنها دادهاند، موضوع شمرده است. ایشان در ذیل این احادیث و در تأیید موضوعبودن آنها گاهی بدون بهرهگیری از قواعد علمیِ نقد حدیث با عبارتی مانند: «من مفتریات الشیعه»، احادیث را موضوع شمرده و گاه با استفاده از قواعد حدیثشناسی مانند: کتمان صحابه از نقل روایاتی که در جمع آنها اتفاق افتاده و یا ذکر عنوان «لا اصل له» برای حدیث، به نقد آن روایات اهتمام داشته است. در پژوهش حاضر، این قواعد و دلایل مطرح شده از سوی ملاعلی، به روش توصیفی-تحلیلی، با گرایش انتقادی و با اتکا به نظرات سایر حدیثشناسان اهل سنت، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. بررسیها نشان داد که آن دلایل یا اصلاً بر احادیث فضایل امام علی (ع) قابل صدق نیست و از اساس باطل است و یا مورد پذیرش جمعی از محدثان اهل سنت نیست.
One of the important books in the field of false hadiths is the book "Al-Asrar al-Marfu'a fi al-Akhbar al-Mawdu'a" by Mulla Ali Qari. The importance of this book is in the brief collection of previous books that have been written in this field. In this book, Mulla Ali has considered a large number of narrations related to the virtues of Imam Ali (AS) to be false, while some Sunni scholars have considered them to be true. he Under these hadiths and in confirming that they are fabricated, sometimes without using the scientific rules of hadith, with words such as: "One of the Shiite lies" considered the hadiths to be false, and sometimes using rules of hadith such as: " Hiding the companions from telling the narrations that happened between them" or mentioning the title "without document" for the hadith, has criticized them. In the present study, these rules and reasons proposed by Mulla Ali, in a descriptive-analytical method, with a critical tendency and relying on the opinions of other Sunni hadith scholars, were examined and evaluated. Studies have shown that those reasons are either not applicable to the hadiths of the virtues of Imam Ali (as) at all and are fundamentally false or are not accepted by a group of Sunni narrators.
خلاصه ماشینی:
ایشان در ذیل این احادیث و در تأیید موضوعبودن آنها گاهی بدون بهرهگیری از قواعد علمیِ نقد حدیث با عبارتی مانند: «من مفتریات الشیعه»، احادیث را موضوع شمرده و گاه با استفاده از قواعد حدیثشناسی مانند: کتمان صحابه از نقل روایاتی که در جمع آنها اتفاق افتاده و یا ذکر عنوان «لا اصل له» برای حدیث، به نقد آن روایات اهتمام داشته است.
البته در این دو مقاله به مناسبت، نقدهای مختصری نسبت به موضوع پنداشتن برخی روایات فضایل امام علی (ع) در کتاب الاسرار المرفوعه ارائه شده است؛ ولی تأکید چندانی بر نظرات سایر علمای اهل سنت نشده است.
اما اینکه ملاعلی درباره حدیث گفته «لا اصل له»، 1 وجهی ندارد، زیرا در کتب اهل سنت این روایت توسط جمعی از صحابه مانند: علی (ع)، سلمان فارسی، ابوذر، حذیفه، ابولیلی غفاری و ابنعباس، از رسول اکرم (ص) روایت شده است (رک: طبرانی، 1415ق، 6: 269؛ ابنعدی، 1418ق، 5: 389؛ ابنعساکر، 1415ق، 42: 42؛ عسقلانی، 1415ق، 7: 249؛ متقی هندی، 1401ق، 11، 616).
2500 Aspects of Comprehensiveness of Bihar al-Anwar Seyyed Mohsen Musavi1 Mojtaba Aghajani2* Abstract From the past centuries until now, some books have been reputed as collections of Hadith that can be divided into three types: primary, early and later collections.
از باب مثال تعریف جامع برای وسائل الشیعه و بحارالانوار متفاوت خواهد بود، هرچند که ممکن است نقاط مشترک فراوانی در تعریفِ جامعیت دو کتاب وجود داشته باشد، اما میتوان گفت که قدر مشترک تمام کتب جامع، بازگشت به الگویی کهن دارد که طبق آن کتاب باید نیازهای فکری و فعلی مسلمین را برطرف کند.