چکیده:
«ادبیات مرزی» یا «دوگانهنویس» بر آن دسته از آثاری اطلاق میشود که توجه هر دو طیف سنی کودک و بزرگسال را به خود جلب میکند و برای آن مرز و محدودهی خاصی متصور نیست. به این گونهی ادبی که در قرن بیستم میلادی بهتدریج کاربردی بیشتر یافته، با آنکه در تمام انواع ادبی و بهویژه داستان مصادیق متعدد دارد، اندک پرداخته شده و شاخصههای آن همچون آمیختگی زبانی، تقابل تعاریف و صفات، ملموسکردن امور انتزاعی و تداخل فضا و مکان که بخشی از مولفههای «ادبیات مرزی» است، کمتر استخراج شده و به آن دقت شده است. جستار حاضر، نخست گذری کلی بر دو داستان زیبا صدایم کن از فرهاد حسنزاده و دنی قهرمان جهان از رولد دال بهعنوان نمونههایی برجسته و همتراز از ادبیات دوگانهنویسی خواهد داشت و سپس آن دو را باتوجهبه سویههای مضمون، معنا و ساختارشان مقایسه خواهد کرد. حاصل آنکه هر دو داستان در وجوهی همچون استفاده از ابزارهای روایی، حضور همزمان شخصیت کودک و بزرگسال، زاویهی دید قهرمان کودک، گذران سریع دوران کودکی و رسیدن به بزرگسالی، داشتن نگاه رئالیسم انتقادی و کاربست همزمان طنز در بنمایهای تراژیک و تلفیق واقعیت واقعی با واقعیت وهمی بههم شبیهاند، اما در توجه به خوانندهی مستتر، در القای مفاهیم ضمنی در متن، کیفیت بهکارگیری زبان، نقشآفرینی شخصیت مکمل و تکنیک بازی با زمان با هم متفاوت هستند و در نتیجه در ژانر ادبیات مرزی در یک جایگاه قرار نمیگیرند.
According to some theories on the classification of literary types, literature is divided into branches of "adult literature", "children's literature" and "childish effects", which have an angle of view and thought, but some of its components are childish. This literary genius, called the "Transitional Literature", has been mentioned in terms of "interleaving, the elderly, the boundary, the multilayered, the childish, and the gradual". In the literary genre of the transition, after passing through a layer and entering another layer, Situational and situational situations can be expected unexpectedly or unexpectedly. The last two decades of this genre have been criticized by critics and writers such as Shahram Akbarzadeh, Ali Asgharside Abadi, Peter Hunt, Aden Chambers, Jacqueline Rose and Barbara Wall.The present research is first of all a general critique based on the book of the book on the fiction and narration of Fattah's work of two beautiful stories, "Dani the champion of the universe" as an example of the literature of the frontier, and then with a look A comparative study of the two in terms of the components of this literary genre
خلاصه ماشینی:
کاربست مؤلفه هاي «ادبيات مرزي» در دو داستان زيبا صدايم کن و دني قهرمان جهان زهرا آقابابايي خوزاني فرشته محجوب فتانه دليلي چکيده «ادبيات مرزي» يا «دوگانه نويس » بر آن دسته از آثاري اطلاق ميشود که توجه هر دو طيف سني کودک و بزرگسال را به خود جلب ميکند و براي آن مرز و محدوده ي خاصي متصور نيست .
حاصل آنکه هر دو داستان در وجوهي همچون استفاده از ابزارهاي روايي، حضور هم زمان شخصيت کودک و بزرگسال ، زاويه ي ديد قهرمان کودک، گذران سريع دوران کودکي و رسيدن به بزرگسالي، داشتن نگاه رئاليسم انتقادي و کاربست هم زمان طنز در بن مايه اي تراژيک و تلفيق واقعيت واقعي با واقعيت وهمي به هم شبيه اند، اما در توجه به خواننده ي مستتر، در القاي مفاهيم ضمني در متن ، کيفيت به کارگيري زبان ، نقش آفريني شخصيت مکمل و تکنيک بازي با زمان با هم متفاوت هستند و در نتيجه در ژانر ادبيات مرزي در يک جايگاه قرار نميگيرند.
روش تحقيق ازآن جاکه پژوهش هاي مربوط به دوگانه نويسي يا ادبيات بينابين يا مرزي هنوز به شکلي مجزا، مدون و منظم انجام نشده است ، پژوهش حاضر براي قانونمندشدن اين بررسي، روش تحليل محتواي کيفي را برگزيده است ؛ به اين صورت که پس از انتخاب و مطالعه ي دو اثر زيبا صدايم کن از فرهاد حسن زاده و دني قهرمان جهان از رولد دال به عنوان نويسندگاني که به طور مشخص براي طيف سني نوجوان ، صاحب اثر هستند، محتواي اين دو داستان را با رئوسي که از مطالعه ي نظريات چمبرز، رز، ابرشتاين و مين استخراج شده ، تطبيق داده و در ضمن کار به مؤلفه هاي جديدي نيز دست يافته است .