چکیده:
شهریار با داشتن خصایص و ویژگی های خاص روحی و نیز به سبب سبک ساده و صمیمانه خود در شاعری از همان روزگار جوانی تا آخرین دقایق حیات و نیز بعد از فوت همواره مورد توجه و علاقه مردم ایران زمین بوده است . بسیاری از غزلهای ساده و صمیمی و پر احساس او مونس دلهای شکسته و لالایی شبهای عشاق این سرزمین است . وی با سبک خاص خود در شعر ســادگی وصمیمیت را به غزل فارســی وارد کرد و با این نوآوری تاثیر به سزایی درساختار و شکل گیری غزل معاصرنهاد. بعضی معتقدند که روش شهریار و بعضی شاعران معاصردر شعر زمینه ساز شکل گیری سبک وسیاق نثر امروز نیز می باشد. به هر حال بررسی سبک شعر شهریار می تواند تا حدی گویای جایگاه وی در ادبیات و شعر امروز ایران باشد و نیز رسیدن به تفکرات و باورهای این شاعر عزیز از دیگر موارد فایده این کار است . در این مقاله سعی کرده ایم تا به اختصار سبک شعر و تفکرات و اندیشه های این شاعر ارجمند را نشان دهیم .
خلاصه ماشینی:
الف : مراعات النظير آوردن عناصر اربعه : به آب و خاک جهان دل منه که خانه عمر بسان خرمن آتش گرفته بر باد است ص ١٠٤ 396 آب بود آتش و اول من پنداري سوخت پس به خاکم زد و بر باد فنا داد مرا آوردن اصطلاحات فلسفي ، فقهي ، بانکي : هر دور خويش قرين تسلسل نمي کنند اين چرخ روزگار بچرخد به کام ما ص ٩١ شب آسمان همه صندوق بانکداري هاست چه باجه ها که به کار و حسابها جاري است ص ١١٤ دور پيوند تسلسل به تو دادند آري دست غيبي است که با گردش پيمانه توست ص ١١٥ گردون برات خوشدلي کس نخوانده است اينجا هميشه رد و نکول است سفته را ص ٩٠ تناسب عددي : هشت باغ خلد رويش را سر شکم هفت درياست چشم من اين هفت را از دولت آن هشت دارد ص ١٥٦ آوردن اعضاء بدن در کنار هم : چـه جـاي سـر اگر سـرور نبــاشد نجـنبد دست و پـا تـا سـر نباشد ص ١٨٣ 397 تناسب تلميحي : عزيزان ماه من تا در محاق چاه هجران شد غم آن يوسف ثاني مرا يعقوب ثاني کرد ص ١٧٣ در ســينه مـــن آتش موسـي و ندانم دل صاعقـــه فرســـوده سيــناي که باشد ص ١٨٧ ز بارگاه پري خيل ديو گو بگريز که آن خديو سليمان سرير مي آيد ص ٢٤٤ ب : تضاد تضاد در واژه : به زلف گو که ازل تا ابد کشاکش تست نه ابتداي تو ديدم نه انتهاي تو را کشم جفاي تو تا عمر باشدم هر چند وفا نمي کند ين عمرها وفاي تو را ص ٦٧ گرم شناگر درياي عشق نشناسند چه غم ز شنعت بيگانه آشناي تو را ص ٦٨ گه به اوجم برد آويز زمان گه به حضيض روزگار است و از اين سان نوساني دارد ص ١٦٢ 398 جز رخ دوست در آيينه و آئينم نيست کفر اگر زلف تو باشد منش ايمان دارم ص ٣٠١ تضاد در فعل : آمدي و رفتي اما با که گويم اين حکايت غمگسارا همچنان غم باقي و غمخوار باقي ص ٤٠٣ در خواب زنده ام که تو مي خوانيم به خويش بيـداريم مباد که ديــگر نرانيم ص ٣٣٠ چنان ز پاي نشستيم که جز به حشر نخيزيم چه نا به جاي قعودي و چه نارساي قيامي ص ٤٠٩ تو از دريچه دل مي روي و مي آيي ولي نمي شنود کس صداي پاي تو را ص ٦٧ ٣- سطح فکري : مهمترين محورهاي فکري شعر شهريار عبارتند از: توحيد الهي : نگرش به توحيد خداوند يکي از موضوعات شــعر فارسي از آغاز تاکنون اســت که هر شاعر بر طبق دست مايه هاي اعتقادي خود بيان خاصي از آن ارائه مي دهد.