چکیده:
حقوق شهروندی از ضروریات جامعه مدنی است و شهروند از مهمترین مفاهیم اجتماعی سیاسی است که همواره در طول تاریخ راه پرفراز و فرودی پیموده و از طرف متفکران و صاحبنظران علاقمند به مسائل اجتماعی از ادوار باستان تاکنون مورد بحث و چالش قرار گرفته است. در سالهای اخیر مقوله حقوق شهروندی با حرارت بیشتری در محافل ملی و بینالمللی، پیگیری میشود. با وجود این، در جوامع کنونی درک یکنواختی از مفهوم شهروندی و حقوق ناشی از آن شکل نیافته است به طوری که علیرغم اتحاد نظر در کلیات در هنگام مصداق نمایی، هر یک از مشارب فکری بنا به جهتگیری خود خوانشی افتراقی از حقوق شهروندی دارند. علاوه بر این، عناصر کنشگر جامعه مدنی نیز به تصویری صحیح از مفهوم حقوق شهروندی و ابعاد حق خویش در اجتماع نائل نگردیدهاند.
مقالهی حاضر به حقوق شهروندی از دیدگاه آموزههای دینی میپردازد، تا متعالی بودن احکام اسلامی در زمینهی حقوق شهروندی را به نمایش بگذارد. به همین منظور با مطالعه در آثار حقوقی و همچنین رجوع به منابع معتبر اسلام و مذهب شیعه، اصول اساسی حقوق شهروندی استخراج و به آنها پرداخته شده است و لازم است همه افراد در حدّ توان در اجرای این حقوق بکوشند.
خلاصه ماشینی:
به همین منظور با مطالعه در آثار حقوقی و همچنین رجوع به منابع معتبر اسلام و مذهب شیعه، اصول اساسی حقوق شهروندی استخراج و به آنها پرداخته شده است و لازم است همه افراد در حدّ توان در اجرای این حقوق بکوشند.
com) مقدمه حقوق شهروندی یکی از مباحث محوری حقوق معاصر میباشد که برخی از پژوهشگران، پیشینه آن را در اعلامیه استقلال آمریکا و اعلامیه حقوق بشر ردیابی میکنند و معتقدند برای تتبع در چیستی حقوق شهروندی، باید این مفهوم را در ادبیات حقوقی کشورهایی که داعیه رسیدن به بلوغ دموکراتیک را دارند، کنکاو نمود، اما مفاهیم حقوق شهروندی در معنای عام خود شاید از زمانی که انسان از شکل ابتدایی زندگی بیرون آمد، همواره مورد توجه بوده است.
تکلیف در لغت از ریشه کلف به معنای امر کردن به چیزی است که انجام آن دشوار باشد (طریحی، 1085 ق) و در فقه عبارت است از خطاب شارع به انجام دادن یا ترک کاری یا تخییر بین آن دو و در اصطلاح شامل وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه میشود (هاشمی شاهرودی، 1426 ق) در مباحث حقوقی با توجه به این عنصر، شهروندی به مجموعه وسیعی از حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تعریف شده است که در کنار آن، تکالیف و وظایف شهروندان در قبال دولت را مورد توجه قرار میدهد (محسنی، 1386).
مفهوم شهروند به صرف در کنار هم بودن انسانها در کنار یکدیگر حاصل نمیشود، بلکه این مفهوم در چارچوب سرزمینی خاص در زمان معین و ذیل یک جامعه سیاسی برخوردار از قدرت عمومی شکل میگیرد که مبنا و مبدأ ظهور حقوق و برخورداری عادلانه اعضای جامعه از مزایا و امتیازات اجتماعی و همچنین تکالیف و تعهدات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای شهروندان جامعه سیاسی است.