چکیده:
دین و مذهب یکی از اساسیترین و مهمترین نهادهایی است که جامعه ی بشری به خود دیده است به طوری که
هیچ گاه بشر خارج از این پدیده زیست نکرده و دامن از آن بر نکشیده است و باورهای دینی نوعی واقیمت است که
همواره با انسان همراه بوده است و شالوده ی زندگی او را تشکیل داده است وبه نوعی برکیفیت زندگی اودرهمه
مراحل زندگی تاثیرگذار بوده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی دینداری و کیفیت زندگی بر روی
دانشجوبان دانشگاه بجنورد انجام گرفته است. حجم نمونه۱۱۰ نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه بجنورد با روش
نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش حاضر از پرسشنامه هویت دینی
سغیری و غفوری (۱۳۸۸) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (۱۹۹۱) استفاده گردید. دادههای پژوهش
با روشهای آمار توصیفی واستنباطی, آزمون کلموگرف-اسمیرنوف, همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار
گرفت. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان میدهند که بین دینداری و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه ی مثبت
و معناداری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
رابطه ، دينداري ، کيفيت زندگي ، دانشجويان 146 مقدمه : از نظر تاريخي شايد بتوان گفت ابتدايي ترين مرجع تعريف کيفيت زندگي به نوشته هاي ارسطو بر مي گردد که ذکر نموده : کيفيت زندگي نه تنها مفهومي است که براي افراد مختلف معناي متفاوتي دارد، بلکه حتي در يک فرد نيز از موقعيتي به موقعيت ديگر متفاوت است (اکبري ، زردخانه ، ١٣٨٦ نقل از عاقلي ، ١٣٩٠) به علت وجود تقسيم بندي هاي متعدد در مؤلفه هاي مؤثر موجود در کيفيت زندگي ، تعاريف زيادي توسط افراد مختلف براي ان ذکر گرديده است که توافق جمعي در مورد آن بسيار ناچيز است ، اين امر باعث دشوار شدن اتخاذ و استفاده از يک به منظور اندازه گيري مي گردد(طهماسبي ،١٣٨٥).
بر اين اساس فرضيه ي دوم پژوهش تأييد مي شود بدين معنا که بين بعد سلامت جسماني و دينداري در دانشجويان دانشگاه بجنورد ارتباط مثبت و معناداري وجود دارد.
با توجه به جدول ٧-٤ که در فصل چهار آمده است بين بعد روان شناختي و دينداري همبستگي آماري مثبت و معناداري وجود دارد اين نتايج با يافته هاي پژوهش اليسون ، (١٩٩١) همسو مي باشد که بيان مي کند افراد داراي گرايش مذهبي بالا داراي خشنودي بيشتر از زندگي هستند و شادماني و نشاط بيشتري دارند و در مواجهه با رويدادهاي رنج زاي زندگي پيامدهاي رواني-اجتماعي منفي کمتري را نشان مي دهند.