چکیده:
پدیده اعتیاد به مواد مخدر از دیرباز درکشورما به عنوان یک مسئله ملی مطرح بوده و تبعات زیانبار آن
در همه ابعاد زندگی اجتماعی آحاد جامعه خود را نشان داده است. از طرف دیگر اعتیاد به مواد مخدر
یک بیماری اجتماعی است که روز به روز بر قربانیان خود می افزاید. هدف از انجام این تحقیق پاسخ به
این سوال اصلی میباشد که عوامل موثر بر مصرف مواد مخدر صنعتی در بین جوانان در شهر کرمان
کدامند؟ بنابراین تحقیق حاضر از لحاظ هدف، تحقیق کاربردی و از نظر روش، تحقیق توصیفی از نوع
همبستگی است که به شیوه تحقیقات میدانی به جمع آوری دادهها پرداخته شده است. جامعه آماری این
تحقیق شامل کلیه جوانان شهر کرمان میباشند که دچار اعتیاد به مواد مخدر صنعتی هستند و مراکز ترک
اعتیاد یا در انجمن های ترک اعتیاد دوران بازپروری را ادامه میدهند که تعداد آنها طبق اعلام مراکز
بازپروری و ترک اعتیاد زیر نظر بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمان است که در سه مرکز قرار
دارند. که از این تعداد ٧٠ نفر به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است.
ابزار جمع آوری در این تحقیق پرسشنامه است. در چارچوب نظری تحقیق از نظریات، (نظریه آنومی
دورکیم، مرتن و پیوند افتراقی ساترلند، نظریه فشار عمومی (رابرت اگنیو)، نظریه کنترل اجتماعی
(ویلکینسون و هیرشی) بهره گرفته شده است. براورد تاثیرات استاندارد و غیر استاندارد متغیرهای تحقیق بر
یکدیگر حاکی از آن است که متغیرهای رضایت از زندگی، الگو پذیری رسانه ای و پیوند بین اعضای
خانواده تاثیر معناداری را بر سوء مصرف مواد مخدر ندارند. بیشترین تاثیر علی و مستقیم را متغیر
الگوپذیری خانوادگی بر سوء مصرف مواد مخدر صنعتی دارد. علت این امر وضعیت الگوپذیری
خانوادگی است. اکثریت پاسخگویان اظهار نمودهاند که لااقل یک فرد معتاد در خانواده ایشان وجود
دارد. متغیر پیوند بین اعضای خانواده و رضایت از زندگی تاثیر مستقیم و معناداری بر سوء مصرف مواد
مخدر ندارند.