چکیده:
در زبان فارسی شعرهایی هست که صرفا از هجای بلند ساخته شده است. این سروده ها دو نوع است: ۱. مصراع یا بیتی که به سبب اختیار تسکین، وزن تقطیعی آن به صورت رشته ای از هجاهای بلند درآمده است؛ درحالی که وزن اصلی آن را باید از بررسی بخشهای دیگر شعر دریافت. این وزنهای تقطیعی گونه اختیاری وزنهایی دیگر است. در این شعرها، رکن بندی براساس وزن اصلی صورت می گیرد. اگر دو مصراع مختلف از این نوع که هریک گونه اختیاری وزنی دیگر است، طولشان برابر باشد، مشخصه آوایی که مایه تمایز وزن این دو می شود تکیه رکن است. محل این تکیه آخرین هجای بلند غیرپایانی رکن و ماهیت آن غیرزبانی است. ۲. شعرهایی که اصالتا فقط از هجای بلند ساخته شده است. وزن این اشعار را نمی توان گونه اختیاری وزنی دیگر دانست. موزون بودن این اشعار نتیجه رکن بندی آنها براساس طول و مرز کلمات است؛ به گونه ای که معمولا مرز رکن بر مرز کلمه منطبق است و با تغییر طول کلمات و رکن بندی، وزن آنها نیز تغییر می کند. مشخصه آوایی که شناسایی ارکان را ممکن می کند، تاکید روی هجای اول هر رکن است. تاکید چند هجا را باهم متحد و از دیگر هجاها متمایز و تبدیل به یک رکن می کند و براساس تعداد هجاهای رکن، وزن تعیین می شود.
In Persian language, there are poems which are merely made of long syllable. These poems are of two types: 1- A verse or line which its scansion meter turned to be a string of long syllables because of its Taskin license; whereas its standard meter should be found out through studying other sections of the poem. These scansion meters are free variant of the other meters. Syllabification in these poems is done based on standard meter. If two different verses of this type, each of them being free variant of another meter, have an equal length, so phonetic characteristic, which distinguishes the meter of these two verses, is foot stress. This stress is placed in the latest, long, non-final syllable of foot; and its nature is non-linguistic. 2- Poems which are originally made of only long syllable. The meter of such poems cannot be considered as free variant of another meter; their being rhythmic is resulted from their syllabification based on the length and boundary of words in such a way that the boundary of foot is usually coincident with the boundary of the word; and by an alteration in the length and syllabification of the words, their meter will also change. Phonetic characteristic, which makes it possible for foots to be identified, is the stress on the first syllable of each foot. Stress unifies some syllables together and differentiates them from other syllables as well as converting them to one foot; and meter is determined according to the number of syllables of foot.
خلاصه ماشینی:
» (نجفی ١٣٩٤ الف : ١٣٢) در ارکان پیشنهادی نجفی (بنگرید به همان : ١٦٤-١٦٦) رکنی کـه تمامـاً از هجـای بلنـد تشکیل شده باشد وجود ندارد؛ اما علی اصغر قهرمانی، در کتاب ارکان عروضی، نقل میکنـد که نظر نجفی چنین بوده است که «دو رکن مفعولن و مفعـولاتن هـم در ضـمن رکـن هـای پیشنهادی ایشان قرار میگیرد، ولی تشخیص این رکن در شعر و درنتیجه رکن بندی شـعر، از طریق مکث در پایان واژه صورت میپذیرد؛ زیرا با توجه به تعریفی که اسـتاد نجفـی از وزن شعر آورده ، [«تکرار مقادیر متساوی و منفصل » (بنگرید به نجفـی ١٣٨٧: ١٠٦)] در وزنهـایی که فقط از هجاهای بلند تشکیل میشود، ما بـا مقـادیر یکنواخـت روبـه رو هسـتیم کـه ایـن مقادیر با انقطاع در پایان واژه احساس میشود و نه با تقطیع عروضـی.
مرادآبادی: ٣٥٠ از کتابهای معاصر نیـز، در فرهنـگ کـاربردی اوزان شـعر فارسـی، بـرای وزن «مفعـولن مفعولن مفعولن فع » که اشاره شده از اوزان رباعی است ، این مثال از مولوی یـاد شـده اسـت که مصراع سوم آن صرفاً هجای بلند است : رفتــی و نرفــت ای بــت بگزیــدة مــن مهــرت ز دل و خیالــت از دیــدة مــن مــیگــردم باشــد کــی٧ پیشــم افتــی ای راهنمـــــای ره پیچیـــــدة مـــــن مدرسی ١٣٨٤: ٣٤١ در شعر نیمایی نیز، استفاده از اختیار تسکین ، در حد شکل گیـری سـطرهایی متشـکل از صرفاً هجای بلند، نمونه هایی دارد؛ اما چـون در ایـن نوشـته بنـا بـر جسـتجو در دیوانهـای شاعران نبوده و تنها منابع عروضی بررسی شده است ، به نقل یک نمونه که پیشتر عروضـیان به آن توجه کرده اند،٨ اکتفا میشود.