چکیده:
پس از یک دوره نسبتاً طولانی از بحران در روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان بهعنوان مهمترین قدرتهای منطقه غرب آسیا، از اوایل 1400، دور جدیدی از مذاکرات بین دو کشور آغاز شد که در آن پرسشهایی را در زمینه ماهیت، اهداف و دورنما (نتایج) مطرح ساخته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش بوده است که «موفقیت مذاکرات و برقراری روابط مستحکم و پایدار بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، با اتکا بر چه الگویی قابل دستیابی بوده و چه دورنمایی برای آن قابل تصور خواهد بود؟» برای پاسخ به این سؤال با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، این فرضیه ارائه شده است که «بهمنظور موفقیتآمیز بودن مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی (بهعنوان نمایندگان دو بلوک و محور قدرت) و برقراری و تثبیت روابط مستحکم و پایدار دو کشور در آینده، خروجی مذاکرات میباید، شکلگیری یک «رژیم امنیتی» میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر اساس مدل چانهزنی نهادی باشد»؛ بنابراین رژیم امنیتی تشکیلشده میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی که باید خروجی و ماحصل مذاکرات باشد، حول نوعی عدمقطعیت امنیتی- اقتصادی شکل گرفته و دو کشور در مناسبات امنیتی- اقتصادی خود اصول، هنجارها، قواعد و رویههای تصمیمگیری خاصی را حاکم و بر اساس آن عمل کردهاند تا «عدمقطعیت» موجود برای آنان به حداقل کاهش یابد و درجهای از نظم و پیشبینیپذیری بر مناسبات امنیتی- اقتصادی آنان حاکم شود.
Following the media coverage of the talks between Iran and Saudi Arabia, analysts questioned whether a successful outlook for the talks could be expected, or whether the talks were merely a manifestation of Biden's change of policy toward the Middle East region compared to the Trump administration? This research focuses on examining this question and concern. This study seeks to answer the main question: "What should be the outcome of the negotiations between the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia in order to guarantee the success of the negotiations and lead to the establishment and consolidation of strong and stable relations between the two countries in the future?" It hypothesizes that "in order to the negotiations between the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia to be successful (as representatives of the two blocs and the axis of power) and for the establishment and consolidation of strong and stable relations between the two countries in the future, the outcome of the negotiations must be formed a "security regime" between the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia based on the institutional bargaining model developed by "Oran R. Young has been raised." Thus, the security regime formed between the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia, which should be the outcome of negotiations, is formed around a kind of security-economic uncertainty, and the two countries in their security-economic relations have specific principles, norms, rules and decision-making procedures.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش بوده است که «موفقیت مذاکرات و برقراری روابط مستحکم و پایدار بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، با اتکا بر چه الگویی قابل دستیابی بوده و چه دورنمایی برای آن قابل تصور خواهد بود؟» برای پاسخ به این سؤال با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، این فرضیه ارائه شده است که «بهمنظور موفقیتآمیز بودن مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی (بهعنوان نمایندگان دو بلوک و محور قدرت) و برقراری و تثبیت روابط مستحکم و پایدار دو کشور در آینده، خروجی مذاکرات میباید، شکلگیری یک «رژیم امنیتی» میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر اساس مدل چانهزنی نهادی باشد»؛ بنابراین رژیم امنیتی تشکیلشده میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی که باید خروجی و ماحصل مذاکرات باشد، حول نوعی عدمقطعیت امنیتی- اقتصادی شکل گرفته و دو کشور در مناسبات امنیتی- اقتصادی خود اصول، هنجارها، قواعد و رویههای تصمیمگیری خاصی را حاکم و بر اساس آن عمل کردهاند تا «عدمقطعیت» موجود برای آنان به حداقل کاهش یابد و درجهای از نظم و پیشبینیپذیری بر مناسبات امنیتی- اقتصادی آنان حاکم شود.
«یانگ» در ابتدای بحث خود، ضمن شرح و نقدی بر دو جریان تحلیلی حاکم بر ادبیات رژیمهای بینالمللی عنوان میدارد: «دو جریان تحلیلی بر مطالعه شکلگیری رژیم در جامعه بینالملل حاکم هستند: 3 کسانی که تعلیم دیدهاند تا از عینک [و قاب] مدلهای فایدهگرایانه جریان اصلی 4 به جهان نگاه کنند و بر رفتار [مبتنی بر] حداکثرسازی عقلایی فایده [و سودمندی] 5 تمرکز میکنند و معمولاً مفروض میگیرند که بازیگران از این سنخ Distributive (or Positional) Bargaining Integrative (or Productive) Bargaining Two streams of analysis dominate the study of regime formation in international society mainstream utilitarian models behavior of rational utility maximizers [بازیگران عقلایی] هر زمان که یک محدوده قرارداد یا محدوده توافق مشخص 1 داشته باشند، در مورد محتوای تنظیمات نهادی که برای هر دو طرف سودمند باشد، از جمله رژیمهای بینالمللی، 2 به توافق میرسند.