چکیده:
مدت هاست که بسیاری از مردم از شرایط زندگی خود و وضعیت اجتماعی- اقتصادی گله مند هستند. گاه این گله مندی را با ملایمت و در قالب گزارش های رسانه ای به گوش مسیولان رسانده اند، گاهی نیز با اعتراضات جمعی و خیابانی که شدت اعتراضات آنان در شرایط و موضوع های مختلف، متفاوت بوده است. عوامل بسیاری از جمله گرانی و تورم، وعده های بدون عمل برخی مسیولان، بی توجهی به وضعیت زندگی مردم، بی ثباتی سیاست های اقتصادی، ناکارآمدی برخی از مسیولان، فسادهای مالی کلان و... موجبات نارضایتی و اغتشاشات مردمی را به وجود آورده اند و از آنجا که مردم یک جامعه اصلی ترین سرمایه آن جامعه هستند، نارضایتی آنان تهدیدی جدی برای امنیت اجتماعی- اقتصادی در بلندمدت به شمار می آید. ازاین رو، راهکارهایی برای اصلاح برخی رویه ها که به کاهش نارضایتی مردم منجر شوند، ارایه می شود که عبارت اند از: گسترش خصوصی سازی، مدیریت جهادی مسیولان و استفاده از مدیران جهادی و اهل عمل، برخورد جدی با مفاسد اقتصادی و ترویج شایسته سالاری.
خلاصه ماشینی:
ازاینرو، راهکارهایی برای اصلاح برخی رویهها که به کاهش نارضایتی مردم منجر شوند، ارایه میشود که عبارتاند از: گسترش خصوصیسازی، مدیریت جهادی مسئولان و استفاده از مدیران جهادی و اهل عمل، برخورد جدی با مفاسد اقتصادی و ترویج شایستهسالاری.
نارضایتی، اغتشاش، امنیت اقتصادی، بیثباتی توجه به مردم و جلب رضایت آنان از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا در صورت بروز هرگونه نارضایتی شاید در کوتاهمدت تنها شاهد اعتراضات لفظی و ارایه گزارشها باشیم، اما در بلندمدت همین اعتراضات به نوع دیگری بروز مییابند - مانند اغتشاشات و اعتراضات خیابانی- و هم اینکه بهمرور همراهی مردم بهعنوان سرمایه انسانی کشور با مسئولان و مقامها تضعیف خواهد شد.
در این گزارش برخی از مهمترین عوامل و زمینههای بروز نارضایتی مردم از نگاه اقتصادی تبیین میشود و ملاحظات امنیت اقتصادی نارضایتی مردم مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت، راهکارهایی برای کاهش نارضایتی مردم جامعه ارایه میشود.
13- تبیین دلایل نارضایتی مردم و زمینههای اغتشاشات در کشور به نظر میرسد در سالهای اخیر و با گذشت زمان بیشتر بر میزان و حجم نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی کشور، افزوده شده است و بهوضوح مشاهده میشود که فاصله بین دولت و مردم افزایش یافته است.
ایجاد نارضایتی در مردم تبعاتی دارد، زیرا مردم یک جامعه اصلیترین سرمایه آن جامعه به شمار میآیند و در صورتی که از مدیریت و شرایط کشور خود ناراضی باشند شاید در کوتاهمدت این نارضایتی تنها به صورت لفظی و گاهی با اغتشاشات خود را نشان دهد، اما در بلندمدت به از دست رفتن سرمایه انسانی کشور منجر میشود؛ برای مثال، بسیاری از مردم به دلیل نارضایتی و عدم رسیدگی به شکایتشان ممکن است از کشور خارج شوند و بهمرور این نوع مهاجرتها افزایش و جمعیت پویای کشور کاهش یابد.