چکیده:
شناخت تناسب سورههای قرآن و کوشش در جهت بررسی دقیقتر ساختار هندسی آن به منظور بهرهبرداریهای مختلف تفسیری و کلامی از دغدغههای قرآنشناسان معاصر است. یکی از زمینههای پژوهش در این باره، شناسایی، تلفیق یافتههای قرآنشناسان قدیم و جدید و ایجاد برونرفتهایی در این دانش قرآنی است. از رویکردهای کهن در دانش تناسب سورههای قرآن، همان مطالعه خطی یا «ترتیب السور» و «تناسب السور» است که کاملاً نگاه خطی را در خود دارد. امروزه نیز این نگاه همچنان دنبال شده است.
این پژوهش بر آن است تا با تلفیق یافتههای قرآنپژوهان قدیم و جدید، به ارتقا این رویکرد در مطالعه ساختار قرآن کریم کمک نماید و در تحلیل ارتباط بین سوره محمد با سوره فتح کاربردی سازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین این دو سوره، گونههای مختلفی از ارتباطات لفظی و معنایی در دو ساحت خُرد و کلان وجود دارد. از نتایج این پژوهش میتوان به ایجاد زمینه بهتر برای فهم بهتر این دو سوره، شناخت و تبیین بهتر ساختار متنی قرآن کریم، همچنین ارائه جوابهایی مستدل به شبهات درباره پاشانی و چندلایگی بودن ساختار (متن) قرآن و همچنین تبیین زیباییهای بیان قرآن کریم اشاره نمود.
تشکل معرفه تناسب السور القرانیه والسعی الی دراسه بنیتها الهندسیه احد اهتمامات الباحثین المعاصرین من اجل اعتمادها فی مختلف البحوث التفسیریه والکلامیه. ومن مجالات البحث فی علم التناسب الاطلاع علی معطیات الباحثین القدامی والمعاصرین والجمع بینها وبالتالی تقدیم حلول فی العلوم القرانیه. یعد الدراسه الخطیه او «ترتیب السور» و«تناسب السور» من الاتجاهات القدیمه فی علم التناسب، وهو اتجاه خطی تماما. وما زال هذا الاتجاه له انصار ومویدون. تسعی هذه الدراسه الی تطویر هذا الاتجاه فی دراسه بنیه القران الکریم عبر الجمع بین معطیات البحوث القدیمه والجدیده، وتطبیق تلک المعطیات فی تحلیل الترابط القايم بین سورتی محمد والفتح. تدل نتايج هذه الدراسه علی وجود علاقات مختلفه من الصلات اللفظیه والدلالیه علی المستوی الصغیر والکبیر. وتشیر نتايج هذه الدراسه الی توفیر المجال الاحسن لفهم امثل للسورتین، وایضاح افضل للبنیه النصیه للقران الکریم، وتقدیم ردود دامغه علی الشبهات المتعلقه بتعددیه بنیه (نص) القران الکریم، واماطه اللثام عن جمالیاته.
The knowledge of the proportion of the Quran surahs and attempt for performing more accurate study of the geometry structure of it for the different exegetical and theological utilizations is of the Quran (modern) contemporary researchers’ concerns. One of the research backgrounds for it is to know and put the findings of the non-contemporary and modern Quran scholars together and creating results in these Quranic sciences. Of the old approaches in the proportion science of the Quran surahs is linear study or the chronology of the surahs and the proportion of the surahs which totally contains a linear look in it. Today this look has continuously been followed. This research aims to promote this approach in the study of the holy Quran structure with putting the findings of the non-contemporary and modern Quran scholars together and to apply it in the analysis of the relationship between the surahs “Muhammad” and “Fath”. The findings show that there are different types of verbal and semantic relationship between these two surahs in the two micro and macro areas. It can be implied that the outcomes of this research which can be implied are: establishing a better background for perceiving these two surahs, a better knowledge and determination of the textual structure of the holy Quran and also presenting arguable answers to doubts about the multi layers of the Quran structure (text) and determination of the aesthetics of the holy Quran statement.
خلاصه ماشینی:
) در کتاب البرهان فی تناسب سور القرآن نیز در این باره به سه ارتباط اشاره نموده است: اولاً دستور قتال در سوره محمد و اینکه اگر دین خدا را یاری کنند، خداوند نیز یاریگر ایشان خواهد بود و در سوره فتح، این مطلب تفصیل یافته است؛ یعنی هم شرایط کسانی که باید در جنگ شرکت کنند، آمده است و هم احوال کسانی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله را یاری کردند و هم آنان که شانه خالی کردند، به تفصیل بیان شده است.
فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿28﴾﴾ در آیه 28 در مورد حبط و نابود شدن اعمال منافقان به خاطر عدم پیروی از دستورات خداوند و پیامبر صلیاللهعلیهوآله است؛ لذا ارتباط آیات 9 و 28 و 32 سوره محمد با آیه 5 سوره فتح از نوع وحدت در تضاد است.
در مرتبه مضمونی نیز در سوره محمد از مؤمنان به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و وحی به ایشان سخن گفته شده است: ﴿وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿2﴾﴾ و در سوره فتح از رسالت و همراهان ایشان: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ...
مصداق این قانون در دو آیه سوره فتح آمده است؛ در آیه 10 سوره فتح، بیعت با پیامبر صلیاللهعلیهوآله را بیعت با خداوند معرفی کرده و با عبارت ﴿یَدُ اللهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ﴾ بر آن تأکید ورزیده است: ﴿إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَكَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللهَ یَدُ اللهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَن نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَی نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَی بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿10﴾﴾ و در آیه 18 (آیه رضوان)، رضایت خداوند را از بیعتکنندگان با پیامبر صلیاللهعلیهوآله بیان داشته و به ذکر مواهب مادی و معنوی که خداوند به آنها اعطا کرده، پرداخته است: ﴿لَقَدْ رَضِیَ اللهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا ﴿18﴾﴾.