چکیده:
امنیت از موضوعات بسیار مهم و رایج حیات بشری از قرون گذشته تا به امروز بوده است که درزمره حقوق شهروندی قرار میگیرد و یکی از مهمترین حقوق شهروندی در اندیشه اسلامی، تأمین و تضمین امنیت حیات فرد است. غیرمسلمانان ذمی و مستأمن با قرارداد ذمه یا امان، تحت حمایت حکومت اسلامی قرار میگیرند و از حقوق شهروندی برخوردار میشوند. در حقوق اسلامی از حیات شهروندان مسلمان با شناسایی قصاص قاتل به قتل عمد، حمایت کیفری بهعملآمده است. حال این سؤال مطرح میشود آیا شهروندانی که مسلمان نیستند و براساس قرارداد ذمه یا امان تحت حمایت حاکمیت اسلامی قرارگرفتهاند، میتوانند از این حمایت کیفری برخوردار شوند؟ پاسخ فقیهان به این سؤال متفاوت است. مشهور فقیهان با لحاظ شرط تساوی در دین، قصاص قاتل مسلمان را برنمیتابند. درمقابل عدهای از فقیهان با استناد به اطلاقات ادله قرآنی چون «النفس بالنفس» نظریه حمایت کیفری از حیات اهل ذمه و مستأمن با قصاص نفس مسلمان در قتل عمد را میپذیرند. در این نوشتار با خوانش مجدد ادله مربوط، نظریه اخیر مورد تأکید قرارگرفته است.
Security has been one of the most important and common issues of human life from the past centuries untl today, which is among the rights of citzens. And one of the most important citzenshiprights in Islamic thought is to ensure and guarantee the security of one's life. Non-Muslim Dhimmi andmusta’man are protected (supported) under the pardon of Islamic rule. The life of Muslim citzens in the islamic law is supported criminally via detecton of blood vengeance of killer in willful murder.Now there is a queston of fundamental importance that citzens who are not muslims and who have been protected with pardon by islamic rule can enjoy the penal support of noe the most popular answer of jurisprudence to this queston is NO. in contrast some jurisprudence by relying on Quranic reasons accept the theory of penal support of tributary infdel and persistentinfdel with blood vengeance in willful murder of a Muslim.this survey is going to scrutnize the reasons and the emphasis is on the recent theory.
خلاصه ماشینی:
نظريه اختصاص سازوکار حمايت کيفري قصاص به شهروندان مسلمان ابن ادريس حلي از فقيهان قرن ششم از هجرت بر اين باور اسـت کـه مسـلمان بـه طـور مطلـق (عادت - عدم عادت ) به کشتن کافر (ذمـي، مسـتأمن و حربـي) قصـاص نمـيشـود (حلـي، ١٤١٠، .
نظريه تعميم سازوکار حمايت کيفري قصاص به شهروند غيرمسلمان ذمي و مستأمن بعضي از فقهاي اماميه ، شيخ صدوق از متقـدمان و صـانعي و محقـق دامـاد از متـأخرين بـراين باورند: مسلمان به سبب کشتن کافر ذمي، مطلقا (عادت -عدم عادت به قتل ) مستحق قصاص اسـت ؛ شيخ صدوق در المقنع مينويسد: «اذا قطع المسلم يد المعاهد خير اولياء المعاهد، فان شـاء و اخـذوا ديه يده و ان شاء واقطعوا يد المسلم و ادوا اليه فضل ما بين الديتين و اذا قتله المسلم صـنع کـذلک »؛ اگر مسلماني دست معاهدي را قطع نمايد، ولي دم معاهد مخير هستند که اگر خواسـتند ديـه دسـت وي را اخذ کنند و يا با پرداخت مابه التفـاوت ديـه ، دسـت مسـلمان را قطـع کننـد و اگـر مسـلماني معاهدي را به قتل رساند نيز چنين عمل مـيشـود (ابـن بابويـه ، ٥٣٤:١٤١٥ ؛ ١٤٠٤، ج ٥٢:٨؛ محقـق داماد، ٨٠:١٣٩٦ ؛ صانعي، ٧٩:١٣٩٠).
168 نسبت نظريه ي مختار و امنيت باتوجه به نظر برگزيده در اين نوشتار مبنيبر قصـاص قاتـل مسـلمان نسـبت بـه مقتـول ذمـي و مستأمن مي توان گفت : هنگاميکه يک مسلمان اطلاع پيدا نمايـد کـه مجـازات قتـل عمـد شـهروند غيرمسلمان ذمي و مستأمن قصاص است ، به علت بازدارنده بودن مجازات ، در مسئله مذکور دست بـه چنين اقدام شنيعي نخواهد زد و امنيت و نظم عمومي جامعه اسلامي تضمين و تـأمين خواهـد شـد.