چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در افراد مصرف کننده مواد و افراد عادی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در سال ۱۳۹۸ و همچنین افراد عادی از بین ساکنین شهر تبریز بود. نمونه تحقیق شامل ۱۶۰ مرد (۸۰ نفر مصرف کننده مواد و۸۰ نفر افراد عادی) بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خواندن ذهن از طریق چشم، مقیاس داستان های اخلاقی شخصی و غیر شخصی، آزمون حافظه فعال و پرسش نامه ی انعطاف پذیری شناختی بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر و افراد عادی در نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی تفاوت معنادار وجود داشت، به طوری که افراد گروه عادی نمرات بالاتری نسبت به افراد مصرف کننده مواد کسب نمودند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بدکارکردی در مولفه های نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در افراد دارای اختلال مصرف مواد باعث نقص در فرایند شناخت اجتماعی و آسیب پذیری آن ها در تصمیم گیری و تعاملاتشان با جامعه و افراد می گردد.
Objective: The present study was conducted to compare the affective theory of mind, moral judgment, working memory, and cognitive flexibility in individuals with substance use and normal individuals. Method: The method of the present study was causal-comparative. The statistical population of the study included all men who referred to addiction treatment centers in Tabriz in 2019 as well as normal individuals among the residents of Tabriz. The study sample consisted of 160 men (80 substance users and 80 normal individuals) who were selected by purposive sampling. Research tools included the mind in the eyes test, the personal and impersonal moral stories scale, the working memory test, and the cognitive flexibility inventory. Results: The results showed that there were significant differences between substance users and normal individuals in the affective theory of mind, moral judgment, working memory, and cognitive flexibility, so that individuals in the normal group scored higher than those in the substance user group. Conclusion: It seems that malfunctions in the components of the affective theory of mind, moral judgment, working memory, and cognitive flexibility in individuals with substance use disorders cause defects in the process of social cognition and their vulnerability in decision-making, and their interactions with society and individuals.
خلاصه ماشینی:
یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر و افراد عادی در نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی تفاوت معنادار وجود داشت ، به طوری که افراد گروه عادی نمرات بالاتری نسبت به افراد مصرف کننده مواد کسب نمودند.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که بدکارکردی در مولفه های نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در افراد دارای اختلال مصرف مواد باعث نقص در فرایند شناخت اجتماعی و آسیب پذیری آن ها در تصمیم گیری و تعاملاتشان با جامعه و افراد میگردد.
فرا تحلیـل پوتوین و 7 همکـاران (٢٠١٨) نشـــان داد کـه افراد مبتلا بـه اختلال اســـتفـاده از مـت آمفتـامین ٨ نقـایص شـدیدی در شـناخت اجتماعی (به عنوان مثال تشـخیص احسـاسـات صـورت و توانایی نظریه ذهن ) نشـان دادند که این نقایص حتی از مشـکلات موجود در سـاختارهای شـناختی سـنتی مانند کارکردهای اجرایی و حافظه فعال بســیار مهم تر هســتند.
با توجه به این که هیچ یک از مطالعات انجام شده به صورت مستقیم به بررسی قضاوت اخلاقی و بعد عاطفی نظریه ذهن در افراد مبتلا به مصـرف مواد نپرداخته اسـت ، لذا پژوهش حـاضـــر بـه بررســـی مقـایســـه ای نظریـه ذهن عـاطفی، قضـــاوت اخلاقی، حـافظـه فعـال و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به مصرف مواد و افراد عادی پرداخته است .
The neural bases of cognitive conflict and control in moral judgment.
Does cognitive flexibility predict treatment gains in Internet-delivered psychological treatment of social anxiety disorder, depression, or tinnitus?.