چکیده:
افسانههای عامّه یکی از گونههای ادب داستانی عامّهاند. در همین راستا، افسانۀ دختر جولاه، یکی از افسانههای مردم چهارمحالوبختیاری به زبان فارسی گفتاری رایج در روستای گیشنگان است که با این روایت تاکنون ثبت و تحلیل نشدهاست. نگارنده در این مقاله با معرفی و گزارش کامل افسانه، آن را از منظر عناصر داستان و افسانه کاویده و در نهایت آن را بر اساس الگوی ریختشناسی قصهها (الگوی پراپ) بررسی کردهاست. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوا) و روش گردآوری دادهها از نوع میدانی است و بهطور خلاصه مشخصشده که این روایت از افسانۀ دختر جولاه، روایتی متفاوت با روایتهای ذیل تیپ g879 است که مارزلف بررسی کردهاست. این افسانه، از منظر عناصر داستان، قوی است؛ کنشها همانند اغلب افسانهها، بیرونی، متنوع و گوناگوناند؛ زاویۀ دید، سوم شخص مفرد؛ و راوی، دانای کل است. شخصیتها متنوعاند، اما اغلب بینام و نشان؛ مقدمهچینی، گرهافکنی، اوج، گرهگشایی و فرود، در نهایت اختصار تنظیم شدهاند. زمینۀ خرق عادت در آن قوی است. تصادف و تقدیر بهخوبی نمایان است و یکی از مضامین اصلی آن، تقدیرباوری است. تقابلهای دوگانه در قالب شاه و فقیر، بدجنس و نیکاندیش، دروغگو و راستگو ترسیم شدهاند. حوادث در عین فشردگی، همانند بسیاری از افسانهها، استقلال دارند و تشابه بنمایهها در این افسانه در قالب وجود سیمرغ، دیو، خوابِ دیو، تبدیلشدن به سنگ، ناپدیدشدن، داروی شگفتانگیز و... رخ مینماید. این افسانه بر اساس الگوی پراپ هم بررسی و مشخصشده که اغلب خویشکاریها را دارد.
Folk tales are one of the types of folk fiction that have a good background and richness. In this regard, the legend of the July girl, one of the general myths of Chaharmahal and Bakhtiari in Persian, is spoken in the dialect of Gishngani, and with these details it has not been recorded so far and consequently has not been analyzed. Accordingly, in this article, the author reviews the history of the research, the complete report of the myth and introduces it from various angles, examines it from the perspective of the elements of the story and the main elements of popular myths and finally based on the morphological pattern of stories It is measured. In this study, it is found that the myth of the girl of Julah is strong in terms of the elements of the story; Actions, like most myths, are external, varied, and varied; The angle of view is the third person singular, and the narrator is the omniscient; The characters are varied, but often anonymous; The introduction, knotting, culmination, untying, and descent are, in short, well-arranged. From the perspective of the elements of the myth, in this myth, the context of breaking the habit is strong. Accident and destiny are well visible in several places, and one of the main themes of this legend is destiny.
خلاصه ماشینی:
در همین راستا، افسانۀ دختر جولاه ، یکی از افسانه های مردم چهارمحالوبختیاری به زبان فارسی گفتاری رایج در روستای گیشنگان است که با این روایت تاکنون ثبت و تحلیل نشده است .
پیشینۀ تحقیق در برخی از پژوهش های صورتگرفته دربارٔە افسانه ها و قصه های عاّمه در ایران ، این روایت از افسانۀ دختر جولاه ثبت نشده است .
این روایت در کتاب «قصه های ایرانی » (انجوی شیرازی، ۱۳۵۲) دیده نمی شود؛ البته انجوی شیرازی روایت های مشابهی از این افسانه در مناطق مختلف ایران نشانداده است (نک : مارزلف ، ۱۳۷۶: ۱۴۶) در کتاب «قصه های مشدی گلین خانم »(الول ساتن ، ۱۳۷۴) نیز این روایت ثبت نشده ، اما روایتی از آن را می توان ذیل ترجمۀ شمارٔە ۲۱ دید(همان).
نگارنده در بررسی کتابهای «افسانه های مردم چهارمحال و بختیاری» (آسمند و خسروی، ۱۳۷۷)، «ماه پیشونی » (کیوانی ، ۱۳۹۳)، «اوسانه های لردگان» (تهماسبی ، ۱۳۹۱)، «افسانه های مردم بختیاری» (لیموچی ، ۱۳۸۵) گزارشی از این افسانه مشاهده نکرد، اما در کتاب «افسانه های بختیاری» اثر ویکتوریا دقیقیان، داستان «خواهران بدجنس زن پسر پادشاه » را ًًً می توان صورت تغییریافتۀ این افسانه دانست ، با این تفاوت که در افسانۀ دختر جولاه ، شاه عباس است که خواستار دختر جولاه می شود، درحالی که در داستان «خواهران بدجنس ...
در قصه های فارسی لوریمر (۲۸ قصۀ مردم بختیاری ) هم گزارشی از این قصّه وجود ندارد، اما از این منظر که یکی از قهرمانان افسانۀ دختر جولاه ، شاه عباس صفوی است ، با قصه های حیدربیگ و سمنبر (٣٥٣ -٣٣٥ PP .