چکیده:
تفسیر احسن الحدیث نوشتۀ سید علی اکبر قرشی، یکی از تفاسیر معاصر است که به شیوۀ جامع در 12 جلد نوشته شده است. از مهمترین ویژگیهای این تفسیر، ساده و قابل فهم بودن آن برای عموم، پرهیز از نقل اقوال مختلف، پرهیز از اجمالگویی و اشارات و تلمیحات تخصصی و ادبی، و توجه به تناسب و ارتباط آیات باهم است. ایشان در سه مرحله به تفسیر قرآن میپردازد: بیان کلیاتی درباره سوره، تفسیر متن آیات، و بیان نکتهها. ایشان در تفسیر از روشهای مختلفی بهره برده است: قرآن به قرآن، قرآن به روایات، و اجتهادی و عقلی. همچنین گرایشهای مختلفی از خود بروز داده است: ادبی و بلاغی، تربیتی و اجتماعی، کلامی، فقهی، و علمی. در این نوشتار به بررسی این روشها و گرایشهای تفسیری پرداخته شده است. از بررسی آنها، این نتیجه حاصل میشود که این تفسیر در زمره تفاسیر به سبک واعظانه قرار میگیرد که با هدف تربیتی و اجتماعی به نگارش درآمده است. از این رو از روشها و گرایشهای مختلفی برای تحقق این هدف بهره برده است. البته میتوان آن را از نوع تفاسیر جامع نیز برشمرد؛ زیرا از روشها و گرایشهای تفسیری بسیاری استفاده میکند.
خلاصه ماشینی:
روش تفسیری قرشی در احسن الحدیث ـ مجتبی محمدی انویق، مرتضی قاسمی حامد علمی- پژوهشی فصلنامه تخصّصی مطالعات قرآن و حديث سفينه سال هجدهم، شماره 72 «ويژه پژوهشهای قرآنی»، پاییز 1400، ص 77-89 روش تفسیری قرشی در احسن الحدیث مجتبی محمدی انویق* 1 مرتضی قاسمی حامد** 2 تفسیر احسن الحدیث نوشتۀ سید علی اکبر قرشی، یکی از تفاسیر معاصر است که به شیوۀ جامع در 12 جلد نوشته شده است.
در ابتدای تفسیر، به عنوان مقدمهای برای تفسیر خود، به سیری در قرآن مجید میپردازد که 13 بخش دارد و در بخش 13 شیوه نگارش تفسیر خود را بیان میدارد بدین سان که در تفسیر قرآن، آیاتی را که به نظرش مرتبط هستند، در کنار هم آورده و ترجمه میکند و بعد مطالب تفسیری را در سه بخش کلمهها، شرحها و نکتهها تنظیم کرده است.
قرشی در تفسیر قرآن در برخی موارد صراحتاً به اصطلاح «التفات» اشاره کرده است (قرشی، 1374 (الف)، ج4: 368).
قرشی در احسنالحدیث به مناسبتهایی از این روش در تفسیر آیات قرآن کریم بهره گرفته و از عقاید شیعه امامیه در مقابل مخالفان این گروه دفاع مینماید که در ذیل به نمونههایی از آن اشاره میشود: مثال 1: در بیان نکتههای سوره اخلاص، از چهار درجه توحید سخن میگوید.
مفسر در نگارش این تفسیر از منابع مختلفی بهره برده ولی بیشترین استفاده او از المیزان و مجمع البیان بوده است که خود نیز به آن اشاره میکند.