چکیده:
حدیثی که مفهوم ظاهری آن شامل مطالب پیچیده و یا ناسازگار با یافتههای پیشین باشد را مشکل الحدیث می نامند. دامنه اینگونه احادیث را می توان در تمام حوزه های معرفتی و به صورت گسترده در موضوعات اعتقادی و کلامی ملاحظه کرد؛ از علل پربسامدی مشکل الحدیث های اعتقادی می توان به گستردگی معارف اعتقادی، شیوه های متعدد صدور این دسته از معارف و مبارزه با عقاید منحرف اشاره کرد. موضوع این پژوهش از بین معارف اعتقادی، احادیث توحیدی و احتجاجات مربوط به امامت است. اصحاب ائمه (علیهم السلام) و بعدها محدثان بزرگ به تبیین موردی احادیث مشکل تبیین احادیث اعتقادی پرداخته اند این پژوهش به قاعده مند کردن تلاش محدثان پرداخته است و نشان داده است که بکارگیری معارف عقلی در تبیین احادیث توحیدی نقش بالایی را ایفا می کند همچنین توجه به روش های احتجاجات معصومان (علیهم السلام) از جمله فهم اشکالات بنایی و مبنایی ایشان در دفاع از امامت ائمه (علیهم السلام) و دفع شبهات مربوط به خلافتشان نقش بسزایی دارد.
خلاصه ماشینی:
موارد اشاره شده نمونه اي از شارحان احاديث مشکل اعتقادي است ، ولي در اين موارد خلاصه نميشود، بلکه تمام شارحان حديث و تعليقه نويسان از جمله مرحوم مجلسي، شارحان نهج البلاغه مانند ابن ميثم ، شارحان صحيفه سجاديه مثل سيدعليخان و شارحان کافي مثل ملاصدرا و مجلسي همگي در احاديث اعتقادي به رفع مشکل 9 پرداخته اند.
٩نقد و بررسي ديدگاه ناصر القفاري درباره پيدايش تشيع (تصوري (کليني، ١٤٠٧ق ، ١: ٧٧)،١ تصديقي ٢ و يا تبيين مشکل هاي درون متني ٣) ميتوان ازآنجاکه بخشي از سخنان ائمه ع داراي علو مضمون هستند (پورعلي ، ١٣٩٧) که اين ها را يا براي مخاطبين خاصي بيان فرموده اند و يا در بيانات توحيدي خود به کار برده اند، بخشي از اين دسته از احاديث براي تبيين و توضيح احتياج به براهين عقلي دارند که بدون استفاده از اين براهين ، فهم اين دسته از احاديث دچار مشکل ميشوند؛ بنابراين عموم مردم توانايي استفاده از تمام معارف الهيه را ندارند، بلکه براي فهم بعضي از معارف طي کردن مراحل تحصيلات عقلي لازم است .
معناي ظاهري حديث اين است که در مقام شناختن خدا بايد به وسيله خودش خدا را شناخت ، اما درک و فهم اين حديث سختي خودش را دارد و مشکل اين است که مجهول چطور مي تواند معرف خودش باشد؟ در مورد معرف بحث شده است که بايد روشن تر از معرف باشد ِ (ابن سينا، ١٣٦٤: ٤٢)؛ پس بايد اين معضل را حل کرد که منظور امير مؤمنان ع از اين حديث چيست و چطور خود خدا مي تواند معرف خودش باشد؟ ً کليني در الکافي غالبا به نقل و تبويب احاديث پرداخته است و کمتر حديثي را شرح ميدهد.