چکیده:
در عرفان اسلامی» به فضای مئالی که در حقیقت فضایی بین روح و مادّه است؛ «فضای میانی» و یا
«فضای خیالی» میگویند که در اصل مظهر ضرورتپذیری تجلیّات غیبی بر عارف و محل" تجمیع
اضداد به صورت طرحهای صوری است. شریعت اسلام» عالم برزخ را به عالم خیال تعبیر میکند.
عالم خیال هیچ رابطهای با وه تخیّل آدمی ندارد و در جایگاهی فراتر از عقل قرار گرفته است.
«وهم» یا به تعبیری «خیال واهی»، اغلب با ریا میآمیزد و چه بسا هراسها را برای عارف در
فضاهای عرفانی برمیانگیزد. محصور شدن عارف در فضای انزوا و عزلت» تصویری است از
دیالکتیک درون و برون او در رویارویی و بازنگری نفس و روح متحیّر خویش. این پژوهش داده-
های خود را از طریق مطالعه منابع کتابخانهای و با استفاده از روش توصیفی» تحلیل کرده است. در
هدف غایی این جستارء تحلیل تا جایی پیش میرود تا ثابت کند که خیال مرز بین توهم و وافعیّت
است. رویاهاء عارف متوهم را در بر میگیرد و بازتاب این صور معلّقه و موهوم در فضای انزوا که
از طریق عالم خیال در روح و ذهن عارف نقش میبندد؛ میتواند معیار خلق آثار عرفانی باشد.
خلاصه ماشینی:
تحلیل فضاهای «وهم، خیال و انزوا» در عرفان و بازتاب آنها بر روح عارف ندا بصاري 1 ، عزيز حجاجي كهجوق* 2 و آرش مشفقي 3 چکیده در عرفان اسلامی، به فضای مثالی که در حقیقت فضایی بین روح و مادّه است؛ «فضای میانی» و یا «فضای خیالی» میگویند که در اصل مظهر ضرورتپذیری تجلّیّات غیبی بر عارف و محلّ تجمیع اضداد به صورت طرحهای صوری است.
رؤیاها، عارف متوهّم را در بر میگیرد و بازتاب این صور معلّقه و موهوم در فضای انزوا که از طریق عالم خیال در روح و ذهن عارف نقش میبندد؛ میتواند معیار خلق آثار عرفانی باشد.
» (گوهرین، 1374: 254) خیالِ وَهم و عَقل و حس مقام است که هر یک در مقام خود تمام است (عطّار نیشابوری، 1388: 136) محصور شدن عارف در گوشة انزوا، دوری از راحتهای دنیا را که آمیخته با رنج است برای او به ارمغان میآورد و بازتاب این فضای عزلتنشینی، مهار زمام نفسانی و تولّدی دوباره برای او خواهد بود.
که در این مجال به تحلیل مختصری از فضاهای (وهم، خیال و انزوا) پرداخته شده است؛ تا از رهگذر آن بتوان پاسخگوی این مهمّ شد که: آیا فضاهایی که عارف در آن قرار میگیرد منجر به شکلگیری اندیشهها و حالتهای عرفانی در او میشود؟ روش تحقیق پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحلیل محتوا، به مفاهیم «وهم و خیال» در عرفان، و بررسی بازتاب آن بر روح عارف با تأکید بر فضای انزوا میپردازد.