چکیده:
چکیدههویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و میتوان آن را در ویژگیهایی که به هر فرد تشخّص میدهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامۀ فردوسی از این رو که دربردارندۀ بخش عمدهای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامۀ فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا و چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از دو مفهوم بنیادی «من» و «منِ اجتماعی» برای تحلیل کنشهای زنان در شاهنامه استفاده شده است. این پژوهش نشان میدهد که هویتیابی زنان در شاهنامه، نتیجۀ برتری «من» در خودشان است. در کنشهای تمام شخصیتهای مورد مطالعه جز سیندخت، من از منِ اجتماعی آشکارتر است. آنجا که بحث انتخاب یا تصمیمگیری است، کنشهایی از زنان سرمیزند که چهبسا در همان لحظه از تفاوت آن آگاه نیستند و وقتی خلاف هنجارها و انتظارات جامعه رفتار میکنند، «من» آشکار میشود. بروز همین کنشهای متفاوت و هنجارشکنیهاست که باعث تشخص و فردیت آنان میشود. جسارت در عشق، شجاعت، جنگاوری، خردمندی و سیاست از ویژگیهای هویتبخشِ زنان در بخش پهلوانی شاهنامۀ فردوسی بهشمارمیرود.
AbstractIdentity is a mental state for recognition, which can be found in the characteristics distinguishing each individual. The study of women's identity has been the subject of research through various means in the literature. The Shahnameh or the long epic poem book, written by the Persian Poet Ferdowsi, is continually playing a crucial role in the cultural and social heritage of Iranians. The book is an acceptable source to study women’s identity in Persian territory. The research version of the text is edited by Dr. Khaleghi Motlaq and the research methodology, itself, is qualitative. Content analysis is the technique, used in the present study. The research framework is a conceptual model where two fundamental concepts of “I” and “me” are used to analyze women’s actions in Shahnameh. This analysis shows that their identity is the result of the superiority of the word "I" in nature. In the actions of all the characters, except Sindokht, the "I" is more obvious than the word "Me". When it comes to choose or decide, the women do actions, which are subliminal to their consciousness. However, when they act contrary to the traditional norms and expectations, the "I" becomes apparent. It is the occurrence of these different and norm-breaking actions that cause their individualities. Boldness in love, courage, warfare, wisdom, and politics can be considered as the identifying features of women in the heroic part of the Shahnameh..
خلاصه ماشینی:
از دو مفهوم بنيادي «من » و «منِ اجتماعي» براي تحليل کنش هاي زنان در شاهنامه استفاده شده است .
يکي از راه هاي شناخت هويت فردي زنانِ شاهنامه ، بررسي کنش هـايي اسـت کـه باعـث تمـايز و تشخّص آنان يا تشابهشان با ديگران ميشود.
با بررسي کنش هاي زنان در بخش پهلواني شاهنامه ميتوان به ويژگيهـاي هويت بخشِ آنان دست يافت .
سـند در پـژوهش حاضـر شاهنامۀ فردوسيِ تصحيح خالقي مطلق و مدل مفهومي پژوهش مطابق نمودار ذيل است : (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به مدل مفهومي پژوهش بـراي شـناخت هويـت فـردي زنـان در بخـش پهلـواني شـاهنامۀ فردوسي، ابيات نشان دهندٔە کنش زنان در شاهنامه ، مشخص ميشود.
در هيچ يک از پژوهش هاي يادشده مسئلۀ هويت فردي زنـان در شـاهنامۀ فردوسـي و توجـه بـه دو مفهوم «من » و «منِ اجتماعي» در کنش هاي آنان ، مطرح و بررسي نشده است .
در اين نوشتار دو مفهوم مـن و مـنِ اجتمـاعي در هويت زنان بخش پهلواني شاهنامه يعني؛ رودابه ، سيندخت ، تهمينه ، گردآفريـد، سـودابه ، فـرنگيس ، جريره ، منيژه و کتايون به ترتيب حضورشان در شـاهنامۀ فردوسـي (براسـاس تصـحيح خـالقي مطلـق ) بررسي شده است .
کنش هاي سودابه وقتي کاووس به زندان ميافتد، نشان دهندٔە برتري «منِ اجتماعي» در خود او است : نشستش بـه يـک خانـه بـا شـهريار پرســتنده اوُ بــد هـــم او غمگـــسار (80 /3) سودابه به عنوان همسر کاري را انجام ميدهد که از او انتظار ميرود و هنجارهاي جامعـه از او توقـع دارند.