چکیده:
بوم (local) از واژههای پرتکرار درحوزهی دانش زیست محیطی است. این اصطلاح در پیوند با مفاهیم ادبی و دانش بوم شناسی (ecology) فصل جدیدی در مطالعات میان رشتهای گشودهاست. منظور از ادبیات بومی- اقلیمی هر نوع تجربهای است که در رهگذر زندگی یک شاعر با محیط پیرامون در خیال، زبان، اندیشه و عواطفش انعکاس پیدا کند. شعربومی- اقلیمی، شعری سوبژکتیو با ارگانیسمی که سنت و مدرنیزم در بافت آن نمایان است. این جستار به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بومی- اقلیمی در غنای صورتهای زبانی و ذهنی شعر مازندران چه نقشیهایی ایفا کردهاست. پژوهش حاضر حاصل خوانش(225) دفتر شعر پنجاه شاعر مازندران از(1350تا1400)است که در آن نویسندگان کوشیدهاند، عناصر بومی- اقلیمی را در دو کلان شاخصهی جغرافیایی و اجتماعی– فرهنگی در نه خُرد شاخصه صورتبندی نمایند. از این منظر نقش عناصر محیطی و رسالت جغرافیایی در تمام گرایشهای سبکی، قالبها و ژانرهای موجود در شعراستان مازندران واکاوی شدهاست. یافتههای این پژوهش با توجه به تحلیل دادههایآماری، نشان میدهد که المانهای بومی- اقلیمی در شاخصهی اجتماعی– فرهنگی شعر مازندران نمود قابل ملاحظهی داشته چنانکه آداب و رسوم، باورها و اعتقادات، واژگان بومی، سنت و مدرنیته، موسیقی و نگاه زیستمحیطی در روساخت و ژرف ساخت سرودهها به تصویر درآمدهاست. روش پژوهش تلفیقی از نوع کمی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع اسنادی و سایتهای معتبراینترنتی است.
Locality and climate are of frequently used terms in environmental studies which, coupled with literary notions and ecology, have presented researchers with new, interdisciplinary research goals. Local and climate studies include any experience which reflects the interaction of a poet and his/ her immediate environment in his/ her imagination, language, thoughts or feelings. Local and climate poetry is a subjective poetry with a certain structure which simultaneously displays tradition and modernity. In this study, we aim to find an answer to this question: what roles have local-climatic elements played in the richness of mental and linguistic images of Mazandaran poetry? The present research is the result of examining 225 poetry collections of 50 Mazandarani poets (1350-1400). In it, we have attempted to classify local-climatic elements based on two major geographical and socio-cultural and nine minor features. From this perspective, the role of environmental elements and geographical messages they are trying to convey have been examined in all the existing stylistic tendencies, frameworks and genres in the poetry of Mazandaran. Findings of this study, regarding statistical data analysis, indicate that frequency of local-climatic elements is significant in socio-cultural feature of Mazandaran poetry in a way that customs and rituals, beliefs, colloquial terms, tradition and modernity, music and environmental approaches have been depicted in surface and deep structures of poems. Research methodology used in this study is a mixed method (qualitative and quantitative) which makes use of reference documents and reliable Internet sites.
خلاصه ماشینی:
به نظر میرسد خوانش پنج دهه شعر مازندران بـا توجـه بــه فضــای گفتمــانی حــاکم هردههبــویژه بســامد واژگــانی شاخصــه هــای اقلیمیــامری ضروری است ، زیرا شـاعران فارسـیسـرای ایـن دیـار پـس از نیمـا در رشـد و شـکوفایی جریان های ادبی مشارکت داشته و در پیشبرد فرم و محتوای شعرنقش مـوثری ایفـا نمودنـد.
در راستای موضوع این جستار،تنها اثر جدی، مقاله ایبا عنوان «کاربست شاخصه های اقلیمـی- فرهنگی درشعرمعاصر مازندران در راستای تقویت فرهنگ بومی(با رویکرد بـه سـروده هـای اسدالله عمادی، علـیاکبـر مهجوریـان و جلیـل قیصـری)»مجلـه علمـیپژوهشـی مطالعـات توسعه اجتماعی فرهنگی،دوره هشتم ، شـماره ١،(١٣٩٨) بـه نگـارش فاطمـه زهـرا صـادقی، غلامرضا پیروز و زهرا پارساپور است ، در ایـن مقالـه نویسـندگان تـلاش نمودنـد مصـادیق اقلیمی که با جریان های بومی همسویی داشـت ، واکـاوی نماینـد.
با نگـاهی گـذرا بـه پـژوهش هـای پیشین مشخص میشود کـه محققـان در آن پـژوهش هـا اگرچـه بـر شعرفارسـی مازنـدران تمرکز داشته اند اما نکته ی تشخص و تمایز این جستار تاکید بر شاخصه های بـومی-اقلیمـی شعر فارسی امروز مازندران است .
١ شاخصه های فرهنگی - اجتماعی؛ شعر مدرن مجالی بـرای عرصـه ی شـعر اقلیمـی اسـت ، شـاعر مـیتوانـد بـا پشـتوانه هـای جغرافیایی، فرهنگی-اقتصادی آفرینشگر طرحی نو باشد و این تاثیر هم در روساخت و هـم در ژرف ساخت شعرش نمود پیدا کند.
آبیترین صدای ساکت دریا را روی فلس ماهیان جهنده زیرِپرش های نرمِ امواج منتشر میکند» (جعفری خورشیدی،٧٣:١٣٩٦) «کوتاه / در آخرین وسوسه ی باران به دست هایتومیرسم !» (معتقدی ،١٩١:١٣٩١) از نگرگاه دیگر،گاه طبیعت و محیط طبیعی به شکل خاص (طبیعت مازنـدران ) وگـاه بـه هر دو شکل عام و خاص (طبیعت ایران و جهان ) در سـروده هـای شـاعران مازنـدران نمـود داشته است .