چکیده:
رجوع شخص جاهل به عالم امری است بدیهی، طبیعی وفطری و نیاز به دلیل ندارد. تقلید در مسائل دینی یکی از مصادیق این رجوع است. یکی از راههای رجوع به عالم و اتخاذ دین از او، تقلید ابتدایی از مجتهد میت است. روشی که مورد اختلاف صاحب نظران بوده و هر طیفی با ذکر ادلهای نظر خود را اثبات میکنند. قائلین به جواز با تمسک به استصحاب، اطلاق ادله لفظی، انسداد باب علم و سیره ی متشرّعه؛ حکم به صحت چنین تقلیدی میکنند. میرزای قمی سر دمدار این دسته است که در تقلید احکام الهی فرقی بین مجتهد زنده و مرده نگذاشته است. اگرچه که با غور در ادله صحت این نظر ثابت میشود، ولی اکثر قریب به اتفاق علمای اصولی قائل به عدم جواز چنین تقلیدی شدهاند. عمده اشکال این بزرگان اصل حرمت تبعیت از ظنی است که جواز تکیه برآن ثابت نشده است. حال دراین نوشتار، پژوهشی دربحث تقلید ابتدایی از مجتهد میت که شاخهای از مباحث علم فقه است؛ به روش کتابخانهای شده است؛ تا با اشکال و جواب و ذکر ادله جوازآن اثبات شود.
خلاصه ماشینی:
بعد از تفحص در متن دین و یافتن ادله ای که صلاحیت دلیل واقع شدن برای این مسئله را دارند به بررسی بحثی پرداخته خواهد شد که در میادین علمی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و در مباحث علمی شهید ثانی، صاحب معالم و کرسی های تدریس شیخ اعظم انصاری، صاحب فصول، وحید بهبهانی، آخوند خراسانی و علمای معاصر مورد کنکاش قرار گرفته است و با ایجاد شبههی بطلان اعمالی که بدین طریق تقلید شده است و جاری کردن اصل عدم اعتبار ظن و حرمت عمل به آن، رأی به عدم جواز تقلید ابتدایی از مجتهد میت میدهند.
البته چیزی که به ذهن می رسد این است که صاحب کفایه بحث را روی عرف برده و فرموده است چون که مردم نظر میت را مثل خود میت می گیرند پس نمی شود به این استصحاب تمسک کرد به خاطر این که موضوع آن یعنی نظر مجتهد مثل خودش از بین رفته است و دیگر ارزش تکیه برآن وجود ندارد؛ با وجود اینکه در حقیقت اینگونه نیست که با وفات شخصی همه ی اعتبارات علمی اش بی ارزش شده و دیگر قابل اعتماد نباشد؛ بلکه خود عرف مخصوصا عرف متشرّعه و مؤمنین هم اینگونه عمل میکنند که بعد از وفات کسی باز هم سخنان علمی او را مورد بررسی قرار داده و برای کلامش وقعی قائل شده و بر آن صحه می گذارند و اینطور نیست که با موت صاحب سخن، کلامش را هم مرده فرض کنند چرا که سخنان شخص متعلق به جسم او نیست که با مرگش بی اعتبار شود بلکه به نفس ناطق او بر می گردد و بعد از مرگش هم همان اعتبار دوران حیاتشان را دارد.