چکیده:
بعد از بیداری اسلامی، ملتهای منطقه برای بازگشت به هویت درونی خود تلاش کردند تا نقش بیشتری را در تعیین سرنوشت خود ایفا کنند. در این میان، مردم یمن نیز که میکوشیدند تا در برابر فساد و وابستگی دولت علی عبدالله صالح بایستند، به خیابان آمدند و توانستند با سرنگونی دولت، بخشی از اهداف خود را تحقق بخشند. حمله عربستان به یمن و آغاز جنگ باعث شد تا انصارالله و نیروهای مردمی به مقابله با عربستان بپردازند. وجود نیروهای سهگانه داخلی علیه یکدیگر، حمایتهای خارجی، نظام اجتماعی یمن و تلاش برای سهمخواهی در آینده سیاسی این کشور باعث شد تا بحران عمیقتر شود. نگاه به آینده سیاسی یمن و آرایش بازیگران در پایان بحران این کشور سوالی است که این مقاله تلاش دارد به آن با رویکرد واقعگرایانه بپردازد. فرضیه مورد بررسی این است که «تقسیم قدرت با نظارت و دست برتر انصارالله» قابل پیشبینی است.
After the Islamic Awakening, the nations of the region sought to
return to their inner identities in order to play a greater role in
determining their own destiny. Meanwhile, the Yemeni people, who
tried to stand against the corruption and dependence of the
government of Ali Abdullah Saleh, took to the streets and were able to
achieve some of their goals by overthrowing the government. The
Saudi invasion of Yemen and the start of the war caused Ansarullah
and the popular forces to confront Saudi Arabia. The existence of
three internal forces against each other, foreign support, the Yemeni
social system and the attempt to contribute to the political future of the
country, deepened the crisis. Looking at the political future of Yemen
and the arrangement of actors at the end of the crisis in this country is
a question that this article tries to answer with a realistic approach.
The hypothesis examined in this article is that "the division of power
under the supervision and superior hand of Ansarullah" is predictable.
خلاصه ماشینی:
از طرف دیگر، رژیم صهیونیستی، عربستان و قدرتهای فرامنطقهای بعد از بیداری اسلامی و اقدامات انصارالله در یمن، بهشدت نگران پیروزی گروههای مردمی و تشکیل یک حکومت انقلابی در یمن هستند؛ زیرا نتیجه این موضوع کنترل یمن توسط انصارالله است که با توجه به مواضع انصارالله در قبال مسائل فلسطین، روی کار آمدن دولت انقلابی انصارالله در یمن سبب قطع دسترسی رژیم صهیونیستی به اقیانوس هند از طریق دریای سرخ میشود.
در حال حاضر، چون بحران داخلی در یمن در بین سه گروه در جریان است، پایان دادن به آن سختتر خواهد بود و با تقویت یک گروه نمیتوان دست برتر را در صحنه داشت؛ زیرا به فرض با تقویت حزب اصلاح، انصارالله مواضع خود را به جنوبیها نزدیک میکند و به این صورت، موازنۀ قدرت در یمن از بین میرود و این موضوع باعث عمیقتر شدن بحران داخلی این کشور میشود.
اگرچه جنگ در سیروه نیز ادامه دارد، اما تثبیت قدرت انصارالله و پیشرفت در جبهه کلیدی برای مأرب، حضرالموت و صنعا نشان از دست برتر این نیرو در معادلات سیاسی و نظامی یمن دارد.
بهدلیل عدم وجود انسجام قبایلی و اجتماعی در مأرب، حتی جنوبیها نیز ممکن است از مأرب در برابر انصارالله حمایت کنند؛ با اینکه این شرایط به نفع جنوبیها نخواهد بود؛ زیرا با سقوط مأرب، جنوبیها خواستار اعلام دولت جنوبی در یمن هستند و سقوط مأرب آغازی برای شکست دولت هادی خواهد بود و این موضوع یکی از سناریوهای جنوبیها در جدا کردن یمن جنوبی است.