چکیده:
مسئلۀ ارتباط نفس مجرد با بدن مادی همواره مسئلهای غامض و مورد اختلاف فلاسفۀ اسلامی و غربی بوده است. ملاصدرا با تکیه بر مبانی فلسفی خود ارتباط نفس و بدن را متفاوت از فلاسفۀ پیشین و به شیوۀ بدیعی بیان کرده است. اندیشمندان پساملاصدرا تبیینهای متعددی از دیدگاه وی در باب ارتباط نفس و بدن ارائه دادهاند. هدف در نوشتار حاضر این است که تبیین دیدگاه ملاصدرا از منظر جدیدی پردازش و توضیح داده شود تا در روشنتر شدن و فهم بهتر آن مؤثر واقع شود. بدین منظور تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که آیا از طریق تبیین چگونگی تأثیر نفس بر بدن میتوان فهم بهتر و روشنتری از تبیین ملاصدرا نسبت به تعامل و ارتباط نفس و بدن یافت؟ نتایج تحقیق گواه بر این است که از نظر صدرا بدن همان نفس است و نفس، بدون هیچ مشکلی، میتواند بدن را تدبیر کند و بدن از آن متأثر شود، زیرا انسان از نشئات مختلف حسی، خیالی و عقلی برخوردار است و برای هر نشئه بدن متناسب با آن وجود دارد که از مراتب تشکیکی نفس هستند و نفس با هر یک از آنها جوهر واحد محسوب میشوند. از اینرو، صدرا در مسئله نفس و بدن یگانهانگار تلقی میشود. باور ملاصدرا به واسطه شدن بدن مثالی، روح بخاری و قوای نفس، بهعنوان حدود میانی، باعث نزدیک شدن نفس و بدن و سنخیت بین آنها میشود و برای نفس امکان ارتباط با بدن طبیعی مهیا میگردد. این نوشتار، به جهت وضوح بیشتر تبیین دیدگاه ملاصدرا در باب ارتباط نفس با بدن و همچنین در مواجهه ما در عصر حاضر با انکارکنندگان نفس و ارتباط آن با بدن، میتواند راهگشا و مفید واقع شود.
The problem of the relationship of the incorporeal soul with the corporeal body has always been one of the difficult and controversial issues among Muslim and western philosophers. Relying on his philosophical principles, Mulla Sadra has exposed the body-soul relation in an innovative way. Post-Mulla Sadra thinkers have offered numerous accounts of his view concerning the soul-body relation. This essay aims at the explanation and exposition of Mulla Sadra’s stance from a new perspective so that an effective step to be taken toward its better elucidation and understanding. To this end, an effort has been made to answer the question whether one can reach a better and clearer understanding of Mulla Sadra’s account of the body-soul relation through the explanation of the way that the soul influences the body? The results of the present study show that Sadra believes that the body is identical with the soul and the soul without any problem can manage the body and the latter gets impressed by it, because man enjoys different sensory, imaginary and rational existential spheres and for each one of these spheres there is a body proper to that sphere which belong to the analogically graded levels of the soul and with each one of these levels the soul is considered to be one unique substance. Thus, Sadra is a monist on the soul-body problem. Mulla Sadra’s belief in the mediation of the ideal body, steamy soul and the faculties of the soul as the mediating limits set the ground for the nearness of the soul and body and their essential unity and in this way, the soul is allowed to contact the natural body. This essay due to the further clarification of Mulla Sadra’s view of the soul-body relationship and also in our encounter with the despisers of the soul and its relationship with the body can be influential and useful.
خلاصه ماشینی:
بدين منظور تلاش شده است به اين پرسش پاسخ داده شود که آيا از طريق تبيين چگونگي تأثير نفس بر بدن ميتوان فهم بهتر و روشن تري از تبيين ملاصدرا نسبت به تعامل و ارتباط نفس و بدن يافت ؟ نتايج تحقيق گواه بر اين است که از نظر صدرا بدن همان نفس است و نفس ، بدون هيچ مشکلي ، مي تواند بدن را تدبير کند و بدن از آن متأثر شود، زيرا انسان از نشئات مختلف حسي ، خيالي و عقلي برخوردار است و براي هر نشئه بدن متناسب با آن وجود دارد که از مراتب تشکيکي نفس هستند و نفس با هر يک از آنها جوهر واحد محسوب مي شوند.
در اين مقاله ارتباط نفس با بدن براساس ديدگاه هاي ملاصدرا مسلم گرفته شده است ، اما تبيين آن از طريق تأثير نفس بر بدن صورت ميگيرد.
او در اين باره چنين مي گويد: نفس در مقام عقل که وجودي مفارق از ماده و غني از ماسوي الله دارد به وجود جمعي واحد و عقلاني موجود بوده است ، اما کمالاتي براي آن وجود دارد که از طريق نزول آن در بدن مادي و کاربرد اندام هاي بدن برايش حاصل مي شود.
دوم ، واجد شکل و مقدار، که از اين جهت ، به واسطه روح بخاري به بدن عنصري نزديک است و زمينه ارتباط نفس با بدن و تأثير در آن را ايجاد مي کند.
ابن سينا نيز در مورد وجود روح بخاري به عنوان واسطه تأثير نفس بر بدن سخن گفته است ، گرچه با ملاصدرا در مورد حقيقت انسان اختلافنظر دارد.