چکیده:
یکی از اسلوبهای رایج قرآنی در بیان آموزه معاد، استفاده از فعل ماضی برای خبر دادن از وقایعی است که هنوز رخ نداده و در آینده اتفاق خواهد افتاد. بخشی از این آیات، مربوط به آمادگی زمین برای برپایی قیامت (اشراط الساعة)، برخی مربوط به بیان جزئیات حساب و کتاب اعمال در روز قیامت، برخی در رابطه با رفتار و احساس دوزخیان و برخی در رابطه با کیفیت نعمتهای بهشتی است. برای مثال از نشانههای برپایی قیامت میتوان به زلزلهای ویرانگر، شکافتن آسمان، بیرون آمدن امور پنهان در زمین و متلاشی شدن کوهها اشاره کرد که هر کدام به نحوی سبب هول و هراس انسان میشود. همچنین در ارتباط با جزئیات حسابرسی اعمال در روز قیامت میتوان به نام بردن از گواهان و کیفیت شهادت آنان، عکسالعمل انسان در مقابل گواهی آنان، عادلانه بودن دادگاه الهی و خطاناپذیری آن اشاره کرد. این امور نیز سبب انذار برای کافران است و ذکر آن با فعل ماضی به جهت قطعیت و حتمیت آن، مطابق با رعایت مقتضای حال مخاطب است. در برخی آیات نیز ذکر شده است که جهنمیان در قیامت، از یکدیگر ابراز بیزاری کرده و به دنبال مقصری میگردند تا سنگینی گناه خود را بر دوش او بیفکنند. این مسئله نیز جنبه انذار دارد. همچنین برخی آیات به بیان جزئیات نعمتهای بهشتی پرداخته است که از میان آنها میتوان به باغهایی سرسبز با نهرهای آب جاری، غذاهای لذیذ بهشتی، همسران پاکیزه، حور العین، انس بهشتیان با یکدیگر و زندگی در کنار فرزندان و خانواده اشاره کرد. این جزئیات نیز بشارتی است برای مؤمنان نیکوکار. در تمامی آیات ذکر شده، بیان آیات به مقتضای حال مخاطب صورت گرفته است و هماهنگی کامل میان لفظ و محتوا وجود دارد که این مسئله را میتوان یک از جنبههای اعجاز قرآن کریم برشمرد.