چکیده:
کتاب پارادایم نصیحت؛ اندیشه ایرانی فراسوی زوال و تداوم، تلاش دارد، اندرزنامههای دوره باستان و اسلامی را در یک الگوی واحد؛ شامل دوبنیها و دلالتهای چهارگانه تحلیل و بررسی نماید. پرسش این است که الگوی مولفان پارادایم نصیحت برای تبیین اندرزنامههای تاریخ ایران چه بوده و تا چه حد تکافوی مطالعات نظری این دسته از منابع تاریخی را دارد؟ یافتههای پژوهش که با رویکرد انتقادی و شیوه تبیین تاریخی صورت پذیرفته، نشان میدهد بنمایۀ اندیشهای کتاب مذکور در چارچوبِ از پیش تعیین شده، و متاثر از نظریه ایرانشهریِ بازتولیدشدۀ دورۀ معاصر بنیاد یافته است. در ارزیابی نقادانه آنچه مورد انتظار است امکان طرح الگویی دیگر برای خوانش متنهای سیاستنامهای بوده است.
“Advice Paradigm, Iranian Thought Beyond Decline and Continuity”, the book of
Iranian thought strives to combine the writings of the ancient and Islamic periods in
a single pattern; includes and analyzes “the two dilemmas” and “the four
implications”. The question is what the model of the authors of the paradigm of
advice is; for explaining the epistles of Iranian history and to what extent it is
sufficient for the theoretical studies of this group of historical sources? The findings
of the research, which have been done using a critical approach and the historical
explanation method, show that the basis of the ideas of the book is based on a
predetermined framework, and is influenced by the reproduced Iranshahri theory of
the contemporary period. In a critical evaluation, what is expected is the possibility
of proposing a different model for reading the texts of the Political Epistles.
خلاصه ماشینی:
پرسش این است که الگوی مؤلفان پارادایم نصیحت برای تبیین اندرزنامه های تاریخ ایران چه بوده است و تا چه حد تکافوی مطالعات نظری این دسته از منابع تاریخی را دارد؟ یافته های پژوهش، که با رویکرد انتقادی و شیوۀ تبیین تاریخی صورت پذیرفته است، نشان می دهد بن مایۀ اندیشه ای کتاب مذکور در چهارچوبِ ازپیش تعیین شده و متأثر از نظریۀ ایران شهریِ بازتولیدشدۀ دورۀ معاصر بنیاد یافته است.
ازاین رو، این پرسش هم چنان به قوت خود باقی است که ایدۀ نوین این اثر، که فراسوی زوال و تداوم است، در چه مسئله ای نهفته و چگونه کتاب بدان پرداخته و چرا به صراحت از همان مقدمۀ کتاب آشکار نشده است، الگوهای تحول گفتمانی این مجموعه آثار که تحت عنوان پارادایم نصیحت نام گذاری شده اند چیست، اساساً پارادایم نصیحت به چه تبیین خاصی از مجموعۀ آثار اندرزنامه ایی رسیده است، و مهم ترآن که از اسامی گوناگون این دسته از آثار مانند آداب الملوک، سیاست نامه، تاج نامه، و مواردی دیگر تعبیر «نصیحت» به کار رفته است که میدان معنایی خاص خود را دارد.
هرچند مؤلف مقدمۀ کتاب به درستی اشاره دارد که گفتار سیاسی در ایران باستان در آثار اندرزی صورت بندی شده است، این گفته تمام آن چه در نظام اندیشگی عصر باستان و هم چنین دورۀ اسلامی نگاشته شده است پوشش نخواهد داد، چراکه در مقدمۀ بسیاری از کتاب های تاریخ نویسی و غیرتاریخ نویسی می توان مطالب بسیاری درباب اندیشۀ سیاسی و حکومت داری پیدا کرد.