چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر مدیریت استعداد و مدیریت دانش بر رضایت شغلی کارکنان بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی که تعداد آنها 834 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 265 آزمودنی و به شیوه تصادفی طبقهای نسبی تعیین گردید. با استفاده از پرسشنامههای مدیریت استعداد آرمسترانگ (2006)، مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999) و رضایت شغلی میر و آلن (1991) دادهها گردآوری شد. برای تجزیهوتحلیل از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از بار عاملی و مقدار آزمون متوسط واریانس استخراج شده (AVE) تأیید شد همچنین پایایی آنها با استفاده از پایایی ترکیبی مستخرج از نتایج مدل معادلات ساختاری تأیید گردید. یافتههای پژوهش نشان داد مدیریت استعداد و مؤلفههای آن یعنی جذب استعداد، توسعه استعداد بر رضایت شغلی تأثیر دارند. مؤلفه حفظ و نگهداشت استعداد تأثیر معناداری را نشان داد. با توجه به نتایج سنجش برازش مدل ساختاری پژوهش درمورد مدیریت استعداد و مدیریت دانش با رضایت شغلی به ترتیب ضریب مسیر این رابطـه (336/0= β) و(299/0= β) و عـدد معنـیداری آن (419/4 = t) و (451/3 = t) بهدستآمده است که این مقدار در سطح 05/0 معنادار اسـت؛ بنـابراین، فرضیههای اصلی پژوهش تأیید شد؛ یعنی مدیریت استعداد و مدیریت دانش بر رضایت شغلی کارکنان تـأثیر دارد.
AbstractThe aim of this study was to determine the effect of organizational talent and knowledge management on employee job satisfaction. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population included all the staff.whose number was 834 people and the sample size was determined based on Cochran's formula to 265 subjects and relative stratified random method. Data were collected using Armstrong Talent Management Questionnaire (2006), Newman and Conrad (1999) Knowledge Management, and Mir and Allen (1991) Job Satisfaction Questionnaire. Structural equation model was used for analysis. The validity of the questionnaire was confirmed using the factor load and the value of the mean variance test (AVE). Also, their reliability was confirmed using the combined reliability extracted from the results of the structural equation model. Findings showed that talent management and its components, namely talent absorption, talent development have an effect on job satisfaction. the talent retention component did show a significant effect. According to the results of measuring the fit of the structural model of research on talent management and knowledge management with job satisfaction, the path coefficient of this relationship (β = 0.336) and (β = 0.299) and its significance number (t = 4.419, respectively) And (t = 3.451) is obtained that this value is significant at the level of 0.05; Therefore, the main hypotheses of the research were confirmed; That is, organizational talent and knowledge management has an effect on employee job satisfaction.
خلاصه ماشینی:
با توجه به نتايج سنجش برازش مدل ساختاري پژوهش درمورد مديريت استعداد و مديريت دانش با رضايت شغلي به ترتيب ضريب مسير اين رابطـه (٠/٣٣٦= β) و(٠/٢٩٩= β) و عـدد معنـيداري آن (٤/٤١٩ = t) و (٣/٤٥١ = t) به دست آمده است که اين مقدار در سطح ٠/٠٥ معنادار اسـت ؛ بنـابراين ، فرضيه هاي اصلي پژوهش تأييد شد؛ يعني مديريت استعداد و مديريت دانش بر رضايت شغلي کارکنان تـأثير دارد.
براي همين ضرورت انجام چنين پژوهشي در دانشگاه آزاد اسلامي با عنوان تأثير مديريت استعداد و مديريت دانش بر رضايت شغلي کارکنان از اهميت ويژه برخوردار بوده است .
در اين پژوهش نتايج به دست آمده نشان مي دهد که مؤلفه هاي مديريت استعداد بر رضايت شغلي (به جز مؤلفه جذب استعدادها) و تعهد سازماني کارکنان (به جز مؤلفه ارزيابي استعدادها) تأثير مثبت و معناداري دارد.
Marian, Thunnissen مجله توانمندسازي سرمايه انساني، دوره ٤، شماره ٤، زمستان ١٤٠٠| ٢٧٩ (٢٠١٥)، در پژوهش خود تحت عنوان «مديريت استعداد در دانشگاه ، نتيجه گرفت : هدف اصلي عملکرد سازماني، براي مثال از نظر بهره وري ، کيفيت و سودآوري، اين است که بتواند عملکرد کارکنان با استعداد خود را افزايش دهد.
بر اين اساس مدل مفهومي پژوهش حاضر نيز بر مبناي تأثير مديريت استعداد و ابعاد آن - جذب استعداد، حفظ و نگهداشت و توسعه و بهسازي استعدادها؛ و مديريت دانش و ابعاد آن شامل دانش آفريني، حفظ و نگهداري دانش ، تبديل و انتقال دانش و به کارگيري دانش ، بر تقويت و رشد رضايت شغلي کارکنان پيريزي شده است .