چکیده:
سنایی، پایهگذار شعر عرفانی فارسی، از شاعرانی است که بهطور عملی و گاه نظری کوشیده است زبان عرفان را بشناساند. تاکنون دربارۀ زبان عرفانی نظریههای متعددی پدید آمده است. این نظریهها آنجا که مبتنی بر نظریههای کلیتر زبان دین مطمح نظر قرار میگیرند، در دو دستۀ نظریههای شکلگرا و نظریههای نقشگرا میگنجند. از جمله نظریههای نقشگرا دربارۀ زبان تجربههای متافیزیکی، نظریۀ جان هرمن راندال است. این فیلسوف، دین را مانند علم و هنر یک نوع فعالیّت بشری سهیم در فرهنگ انسانی میداند و برای رموز و اساطیر دینی چهار نقش برمیشمارد. مقالۀ حاضر به تحلیل تازهای از کارکردهای حکایت در کتاب حدیقهالحقیقه سنایی و تطبیق آنها با نظریة راندال میپردازد و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نتیجه میگیرد که اولاً سنایی حکایت را برای دو منظور، یکی تبیین مسائل هستیشناسانه، شامل مسائل خداشناسانه، جهانشناسانه و انسانشناسانه و دیگری اصلاح مشکلات اجتماعی بهکار میبرد و ثانیاً حکایات حدیقۀ سنایی از میان چهار نقش مورد نظر راندال، در وهلۀ اول، بیشتر نقش برانگیختن حس عملی و تقویت تعهد عملی (انسانشناسانه) و در وهلۀ بعد، نقش برانگیختن حس تعاون و تقویت انسجام اجتماعی (اجتماعی) را برعهده دارد و دو نقش دیگر از این چهار نقش، یعنی انتقال تجربههای بیانناپذیر انسانی (خداشناسانه) و ایضاح نظام شکوهمند الهی (جهانشناسانه) کمتر مورد توجه این شاعر عارف بودهاست. این نقشها عرفان سنایی را در سایة مکتب خراسان قرار میدهند که بیشتر به انسانگرایی و جامعهگرایی مشهور است.
Sanai, the founder of Persian mystical poetry, is one of the poets who strived to introduce the language of mysticism practically and at times theoretically. So far, several theories have been proposed regarding mystical language. These theories, where they are based on the more general theories of language of the target religion, fall into two categories of formative theories and role-oriented theories. One of the role-oriented theories about the language of metaphysical experiences is John Herman Randall's theory. This philosopher considers religion, just like science and art, as a kind of human activity that contributes to human culture, and lists four roles for religious mysteries and myths. The present article, adopting a descriptive and analytical research method, renders a new analysis of anecdote functions in Sanai's Hadiqat al-Haqiqah and examines their correspondence to Randall's theory. The findings reveal that Sanai deploys anecdote for two purposes; first, to clarify ontological, theological, cosmological, and anthropological issues and to correct social problems, and second, among Randall's four roles, Sanai’s Hadiqat al-Haqiqah anecdotes, in the first place, play the role of stimulating practical senses and strengthening practical commitments (Anthropological), and stimulating senses of cooperation and social cohesion (Social), in the second place. The next two roles, namely the transmission of unspeakable human experiences (Theological) and the explanation of the glorious divine system (Cosmological) have been considered less by this mystic poet. These roles place Sanai’s mysticism under the banner of Khorasan School, which is better known as humanism and socialism.
خلاصه ماشینی:
تحليل کارکردهاي حکايت در حديقۀ سنايي و تطبيق آن با نظريۀ راندال 2 مريم جعفرزاده 3 عليرضا فولادي 4 اميرحسين مدني تاريخ دريافت : ١٤٠٠/١٠/٠٩ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/١٢/١٥ چکيده سنايي ، پايه گذار شعر عرفاني فارسي ، از شاعراني اسـت کـه بـه طـور عملـي و گـاه نظري کوشيده است زبان عرفان را بشناساند.
مقالـۀ حاضـر بـه تحليـل تـازه اي از کارکردهـاي حکايت در کتاب حديقة الحقيقه سنايي و تطبيق آنها با نظريۀ راندال مي پردازد و با استفاده از روش توصيفي -تحليلي نتيجه مي گيرد که اولا سـنايي حکايـت را بـراي دو منظــور، يکــي تبيــين مــسائل هــستي شناســانه ، شــامل مــسائل خداشناســانه ، جهان شناسانه و انسان شناسانه و ديگري اصلاح مشکلات اجتماعي به کار مي بـرد و ثانيا حکايات حديقۀ سنايي از ميان چهـار نقـش مـورد نظـر رانـدال ، در وهلـۀ اول ، بيشتر نقش برانگيختن حس عملي و تقويت تعهد عملي (انسان شناسانه ) و در وهلـۀ بعد، نقش برانگيختن حس تعاون و تقويت انسجام اجتماعي (اجتماعي ) را برعهده دارد و دو نقش ديگر از اين چهار نقش ، يعني انتقال تجربه هاي بيـان ناپـذير انـساني (خداشناسانه ) و ايضاح نظام شکوهمند الهي (جهان شناسانه ) کمتر مورد توجـه ايـن شاعر عارف بوده است .
چنان که مي دانيم سنايي غزنوي نخـستين شـاعر زبـان فارسـي اسـت کـه کوشـيده اسـت آموزه هاي عرفـاني را در قالـب منظومـه هـاي داسـتاني عرضـه دارد و بـر ايـن پايـه ، تحليـل کارکردهاي حکايات در حديقة الحقيقۀ سنايي و تطبيق آن با نظريۀ راندال مـي توانـد بـه مـا براي شناخت هرچه بيشتر زبان عرفان ياري برساند.