چکیده:
بازخوانی و نقد تحلیلی آثار نویسندگان نسل دوّم داستان نویسی معاصر ایران، با ابزار و روش های نوین نویسندگی، جدا از کشف برخی از زوایای پنهان این آثار، برخی از توانایی ها یا کاستی های فن داستان نویسی نویسنده را نیز روشن می سازد. در این پژوهش، کلّیّه داستان های رسول پرویزی از زاویه هشت عنصر مهم داستان نویسی، به تفصیل نقد و بررسی شده است.روش مطالعه پژوهش حاضر، کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی-توصیفی و با استقراء تام صورت پذیرفته است. نتایج به دست آمده در این تحقیق بیانگر آن است که رسول پرویزی از به کارگیری شگردهای مدرن داستان نویسی، بهره نبرده است؛ بدین معنا که شخصیّت ها اغلب ایستا هستند؛ پیرنگ ها بیشتر باز و خاطره گونه اند و داستان ها دارای وحدت موضوع و وحدت زمان و مکان نیستند. در مقابل، به کارگیری زبان طنز، شناخت کامل از شخصیّت های داستان در یک جغرافیای واحد و صمیمیّت در روایت، مابه ازای مناسبی است برای جبران فقدان صناعات جدید در مسیر جذابیّت داستان.
The review and critical analysis of the works of writers in the second generation of Iranian contemporary story telling with new means and methods of writing clarify some of the abilities and drawbacks of narration technique of writers apart by detecting some of the hidden aspects of these works. In this research, all of Rasoul Parvizi's stories have been criticized and analyzed in detail based on eight important elements of storytelling. Methodologically, the present study is based on library work with an analytical-descriptive approach. It has been conducted through complete inductivity. The results of this research demonstrate that Parvizi seldom uses the new styles of narration and using them in some cases is due to the nature of his writing and unconsciousness rather than his contemplation and previous thought. In contrast, the use of comic language, the full recognition of the characters in a single geography and intimacy in narration compensate for the lack of new styles in attracting the audience.
خلاصه ماشینی:
تحلیل محتوایی کمی- کیفی عناصر داستانی قصه های رسول پرویزی (مقالۀ پژوهشی) دکتر محمدباقر موحدی مهرآبادی 1 استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور قم چکیده بازخوانی و نقد تحلیلی آثار نویسـندگان نسـل دوم داسـتان نویسـی معاصر ایران ، با ابزار و روش های نوین نویسندگی، جدا از کشف برخی از زوایای پنهان این آثار، برخی از تواناییها یا کاستیهای فن داستان نویسی نویسـنده را نیز روشـن میسازد.
نتایج به دسـت آمده در این تحقیق بیانگر آن است که رسول پرویزی از به کارگیری شگردهای مدرن داسـتان نویسـی، بهره نبرده اسـت ؛ بدین معنا که شخصیت ها اغلب ایستا هستند؛ پیرنگ ها بیشتر باز و خاطره گونه اند و داسـتان ها دارای وحدت موضـوع و وحدت زمان و مکان نیستند.
وی تنها دو مجموعه داستان دارد: «شلوارهای وصله دار» (١٣٣٦) و «لولی سرمست » (١٣٤٦) که برای اغلب نویسنده ها، تنها، میتواند مرحلۀ ورود به عرصـۀ نویسـندگی باشد، اما برای رسول پرویزی آغاز و پایان کار در همین دو کتاب خلاصه میشود.
» و در پایان همین مقاله آمده است : «مضاف بر آنچه که گفته شــد، رســول پرویزی خاطره نویســی اســت که در آنچه که نوشــته از کنش داســتانی، آدم پردازی، کشــمکش بین آدم های داســتان ، تعلیق و مهارت هایی از این دســت خبری نیست » (حاج دایی، ١٣٨٩: ٤).
١- بررسی عناصر داستان در آثار رسول پرویزی در کتاب های تئوری داستان ، عناصر مختلف و متفاوتی را برای داستان در نظر میگیرند؛ اما برخی عناصـر بنیادین هسـتند که تقریبا در تمامی کتاب ها مشـترک هسـتند و در این پژوهش نیز داسـتان های رسول پرویزی طبق همان عناصر بررسی میشوند (رجوع شود به جدول ).