چکیده:
مقررات جزایی هر جامعه وسیله ای برای حفظ ماهیت و شکل موجود توزیع ارزشها میان گروه ها و
اعضای جامعه است که در سیتم حقوق از این مقررات تحت عنوان حقوق کیفری نام برده میشود
در حقوق کیفری اصل و مبنا جرایم است که کقررات جزایی با داشتن یک سری از اصول خاص در
جهت اهداف پشگیری، سزادهی، و تادیب و سایر اهداف قدم بر میدارد.بنابر این قوانین جزایی خود
آفریننده حقوقی را برای افراد نیست،بلکه از طریق تهدید و تحمیل مجازاتها میکوشد تا افراد را
به احترام و رعایت وضع موجود توزیع ارزشها وادار کند. قرآن کریم که دستورات الهی در آن
تجلی یافته و منبعی غنی برای احکام اسلام است،در بخش حقوق جزا دارای اصولی است که اصول
حقوق جزای عرفی با آن قابلیت انطباق دارد و با اثبات این امر میتوان نتیجه گرفت که قرآن کریم
مقدم بر بسیاری از مکاتب نوظهور حقوق جزا و جرمشناسی،درباره این اصول مباحث مهمی را در
خود جای داده است که در این مقاله سعی شده است به بررسی این موضوع پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
بدین ترتیب روشن است كه نظام جزایی یك جامعه نمودار و منعكس كننده وضع اجتماعی آن جامعه بوده،باشكل حكومت و روابط اقتصادی و اجتماعی افراد همبستگی نزدیك دارد(1) اگر چه بهره گیری از فرهنگهای متفاوت موجب تفاوت در ارزشها و در نهایت منجر به تفاوت امر و نهیهای مختلف در جوامع میشود و عملی كه در یك نظام حقوقی جرم محسوب میشود از منظر نظام دیگر نه فقط جرم نبوده است بلكه مباح تلقی میشود،لیكن به دلیل اشتراك همه این نظامها در موجودی به نام انسان كه موضوع واكنش كیفری قرار میگیرد،وجوه مشترك متعددی میتوان یافت كه تفاوتهای مذكور را تحت الشعاع قرار میدهد.
به بیان دیگر،نصی یافت نمی شود كه بر اتخاذ این قاعده در قانونگذاری كیفری اسلامی دلالت داشته باشد(9) اصل دوم اجبار در حقوق جزا در قرآن كريم اگرچه امكان تقسيمبندي الزامات به قراردادهاي ناشي از تعهدات بين افراد و نيز الزاماتي كه جنبه عمومي دارند،وجود دارد،ليكن به دليل آن كه الزامات با هر منشأ،از ناحيه شارع مقدس در قالب اوامر و نواهي نمود پيدا ميكند؛ بدين نحو كه ترك آنچه لازم به عمل بوده و نيز عمل به آنچه منهي بوده داراي پاسخ اخروي است،بنابراين گستره الزامات قرآني وسيعتر از حقوق جزاست؛ براي نمونه در آيات 29 و 32 سوره نساء،7 حديد،27 اسراء،195 بقره و 35 توبه مالكيت خصوصي و حقوق مربوط به آن را مورد تأكيد قرار ميدهد و يا در آيه يك مائده وفاي به پيمانها را يادآوري ميكند و همين طور صدها آيه در خصوص مسائل اجتماعي،خانوادگي،اقتصادي و فرهنگي ناشي از روابط افراد را مطرح ميكند كه بيتوجهي به آنها علاوه بر اين كه موجب ورود ضرر مادي ميشود،به دليل خروج انسان از مسير هدايت داراي عذاب آخرت خواهد بود.