چکیده:
انقلاب فرانسه خروج مردمی بود که برای اولین بار به حاکمیت موروثی و اشرافی خاندانهای فئودالی و حاکم بر جامعهی فرانسه خاتمه دادند و نظم اجتماعی کهنی را که قرنها مبتنی بر ارادهی پادشاه و سلطهی مطلق او بر زندگی مردم فرانسه استوار شده بود درهم شکست. شکسته شدن این نظم کهن،از یکسو گرایش به سوی انقلابهای اجتماعی را در سایر اجتماعات انسانی تقویت کرد و از سوی دیگر پیدایش عصر تازهای را در زندگی بشر رقم زد و موجد تحولات بزرگ فکری و اجتماعی در قرون بعد شد. هدف ما در این پژوهش نگرشی به انقلاب فرانسه تا نظام جمهوری کنونی می باشد و در صدد پاسخ به این سوال هستیم که اولا چرا انقلاب کبیر فرانسه رخ داد و اینکه شاهد چند نظام در فرانسه بوده ایم و چند سال به طول کشید؟ وچه عواملی باعث این تعییرات نظامها شد؟ رانسویها پس ازانقلاب نظامهای گوناگون سیاسی را آزمودند. یکی از مهمترین چالشهای سیاسی در این کشور در دو قرن گذشته ستیز بین مجلس و دولت بر سر اختیاراتشان بود. این جنگ و گریز تاریخی هراز گاهی به پیروزی یکی از دو هماورد انجامید. هوادران مجلس و یا دولت با راه انداختن شورشها و انقلابهای گوناگون به تغییر قانون اساسی و تثبیت موقعیت خود پیروزی خود را جشن گرفتند. در برشهایی از تاریخ سیاسی این کشور دو طرف کوشیدند به نظام بینابینی رضایت دهند و این ستیز کهنه را در بازی برد برد به پایان برند. اما سرانجام ژنرال دوگل با بهره گیری از موقعیت و شخصیت کاریزماتیک خود با تاسیس جمهوری پنجم این ستیز دیرینه را به سود دولت به پایان برد. و ما در این پژوهش از روش تصییفی و تحلیلی استفاده نموده ایم.
خلاصه ماشینی:
واکاوی دلایل تغییرات پانزده گانه در قانون اساسی و شکل گیری نظام های سیاسی گوناگون بعد از انقلاب کبیر فرانسه محسن عبدالهی گروه تاریخ، مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی نام نویسنده مسئول: محسن عبدالهی چکيده انقلاب فرانسه خروج مردمی بود که برای اولین بار به حاکمیت موروثی و اشرافی خاندانهای فئودالی و حاکم بر جامعهی فرانسه خاتمه دادند و نظم اجتماعی کهنی را که قرنها مبتنی بر ارادهی پادشاه و سلطهی مطلق او بر زندگی مردم فرانسه استوار شده بود درهم شکست.
پرسش اصلی این است که چرا فرانسویها از فردای انقلاب تا کنون بیش از پانزده بار قانون اساسی خود را تغییر دادند و نظامهای سیاسی گوناگون را آزمودند؟ ریشه اصلی اختلاف بر سر نظامهای سیاسی در فرانسه چه بود؟ نهایتا جنگ تاریخی بین مجلس و دولت چگونه به پایان رسید؟ و خلاصه در روزگارکنونی مناسبات بین دولت و مجلس چگونه است؟ چارچوب نظری انقلابها به دلیل تظاهر بیرونی و اهمیتشان مورد توجه هستند.
در این نظام، شورای دولتی قوه مجریه را یاری می کرد و برای کاهش قدرت نمایندگان چندین پارلمان پیش بینی شده بود ولی قدرت اصلی در اختیار مجلس بالا (سنا) بود که انتصابی و زیر فرمان ناپلئون قرار داشت.
(شانته بو،2004: 5) جمهوری پنجم و پایان یک کارزار تاریخی: رئیس جمهوری در راس امور دیدیم که پس از جنگ دوم جهانی، ژنرال دوگل که از سال 1946 به دلیل مخالفت با نظام جمهوری چهارم خود را کنار کشیده بود بار دیگر وارد میدان سیاست شد و به عنوان رئیس دولت از مجلس رای اعتماد گرفت.